شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «دستکاری در رسانههای اجتماعی» امروز با حضور اساتید و مسئولان حوزهٔ ارتباطات و رسانه در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.
نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «دستکاری در رسانههای اجتماعی» بعدازظهر یکشنبه، ۹ دیماه در سالن «شهدای رسانه» دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.دکتر «هادی خانیکی»، دکتر «حسین انتظامی»، دکتر «محمدرضا نوروزپور»، دکتر «بشیر معتمدی» (دبیر نشست) و همچنین «عباس رضایی ثمرین» و «رسول صدرآهنگ» (مترجمان کتاب) در این نشست حاضر شدند و به بررسی کتاب پرداختند.
دربارهٔ کتاب
کتاب «دستکاری در رسانههای اجتماعی»، ترجمهٔ کتاب «پروپاگاندای رایانشی» فرآیندهای ماشینی کنترل و فریب افکار عمومی نوشتهٔ «ساموئل سی.وولی» و «فیلیپ انهاوارد» است که با ترجمهٔ «عباس رضایی ثمین» و «رسول صفرآهنگ» در انتشارات همشهری به چاپ رسیده است.«دستکاری در رسانههای اجتماعی» معادلی است که برای انتقال بهتر چارچوب معنایی عنوان اصلی کتاب یعنی «پروپاگاندای رایانشی» انتخاب شده است. با این روش از کاربران در رسانههای اجتماعی به منظور تقویت یا سرکوب پیامهای سیاسی خاص استفاده میشود.روسیه، اوکراین، کانادا، لهستان، تایوان، برزیل، آلمان، آمریکا و چین جزو کشورهایی هستند که در این کتاب روند پروپاگاندای رایانشی در آنها از طریق پایش فضای رسانههای اجتماعی و بررسی رویدادهای ویژهٔ سیاسی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است.
انگیزهٔ کتاب محافظت از دموکراسی است
صفرآهنگ، یکی از مترجمان این کتاب در نشست نقد و بررسی آن گفت «این کتاب آغازی است بر بحث پروپاگاندای رایانشی و انتشار اخبار جعلی. نقش شبکههای اجتماعی در فضای سیاسی کشورها نیز در این کتاب بررسی شده است. انگیزهٔ نویسندگان محافظت از دموکراسی در کشورهاست. چون مردم در فضای افکار عمومی تصمیمگیر هستند.»او همچنین گفت «تعریف نویسندگان از پروپاگاندای رایانشی در کتاب آمده. ما هم ابتدا با آقای رضایی بر سر اصطلاحات و لغاتی که در کتاب آمده به جمعبندی رسیدیم تا ترجمه یکدست باشد.»صفرآهنگ با بیان اینکه دادهها و تحلیلها در این کتاب ترکیبی از کمی و کیفی بوده است، گفت «آغاز این کتاب به سال ۲۰۱۶ و برآمدن ترامپ از انتخابات آمریکا برمیگردد. این پروژه آنقدر اهمیت داشته که فقط شرکت متا ۱۰۰ میلیون دلار برای پرداختن به کمپینهای جعلی بودجه در نظر گرفته است. در ایران هم مشخصاً شاهد جدال کمپینهای اخبار جعلی یا دستکاریشده در جناحهای مختلف بودیم. اما این موضوع در ایران مسئولیتسازی نشده است.»
شفافیت درمان بسیاری از دردهاست
«حسین انتظامی» معاون وزارت ارشاد نیز گفت «این کتاب بیشتر دربارهٔ ارتشهای سایبری است. بحث تأثیرگذاری رباتهای سایبری در انتخابات مختلف تکرار و به یکی از چالشهای دموکراسی تبدیل شده است. دروغپراکنی از طریق رسانههای اجتماعی به قدری فراگیر شده که مجمع جهانی داووس در سال ۲۰۱۴ این موضوع را به عنوان یکی از ۱۰ خطر جدی پیش روی بشر معرفی کرده است.»او همچنین گفت «رسانهها از دیرباز یکی از بازیگران اصلی و جهتدهندهٔ مصرف بودهاند؛ چه در بازار اقتصادی و چه در میدان سیاسی و انتخابات. با ظهور رسانههای اجتماعی که چارچوبهای راستیآزمایی، دروازهبانی و حرفهایگری رسانههای جمعی را ندارند و همگان به صورت توأماً مصرفکننده-تولیدکننده هستند، بحث پروپاگاندا جدیتر شده است. با توسعه و به تدریج سیطرهٔ ماشین، چالشهای جدیدی برای بشر ایجاد شده.
به طوری که پیشبینیهای تخیلی اما نگرانکنندهٔ آخرالزمانی در ادبیات و سینما را تداعی میکند.»انتظامی افزود «این کتاب با تمرکز بر فیسبوک و توییتر، دستکاریهای کمپینهای سیاسی بر انتخابات و شکلدهی افکار عمومی را بررسی میکند. این پژوهشها ماهیتی میانرشتهای، شامل ارتباطات، علوم سیاسی و علوم کامپیوتر دارند و از این جهت ارزشمندند.»معاون وزارت ارشاد چالش اصلی را این گونه تعریف کرد که «چگونه دموکراسیها در عین حفاظت از حریم خصوصی باید امنیت را افزایش دهند؟» و خود پاسخ داد «شاید توسعهٔ سواد رسانهای که توانایی تشخیص فکت از فیک را تا حدودی به مخاطب میدهد، چارهٔ کار باشد.»
او ادامه داد «رسانههای اجتماعی و رسانههای جمعی دو پارادایم مختلف هستند. در پارادایمها، نظریهها مطرح میشوند. نظریهها به سرعت رنگ میبازند، اما پارادایمها خیر. با پارادایمهای منسوخ نمیشود نظریههای درست جدید را تولید و اجرا کرد. در پارادایم رسانهٔ جمعی با تودهٔ مردم طرف هستیم که امکان تاثیرگذاری بیشتری دارند. در پارادیم رسانههای اجتماعی همه در حال تولید و مصرف هستند و دیگر چیزی به اسم دروازهبانی معنی ندارد. سیاستگذاری در یکی از اینها با پارادایم دیگری باعث اختلال میشود.»انتظامی درمان بسیاری از دردها را «شفافیت» دانست و در بیان علتش گفت «چون باعث میشود مسائل به طور نهادی حل شوند.
انتشار آمار و اطلاعات، بخش ابتدایی شفافیت است. شفافیت یعنی پیشبینیپذیری. یعنی بدانید اگر درخواستی را به یک اداره ارائه میکنید با آن موافقت میشود یا نه. و آیا اگر فرد دیگری آن را ارائه کند چطور. این اعتماد عمومی و سرمایهٔ اجتماعی را افزایش میدهد.»او در انتها گفت «یکی از ویژگیهای فضای جدید رسانهای این است که به راحتی میشود با اسم مستعار کار کرد. در این صورت مسئولیتپذیری کاهش مییابد. پس در اغتشاش ناشی از رسانههای اجتماعی اگر به شفافیت دامن بزنیم، مسئولیتپذیری افزایش مییابد، چون افراد برای نام و اعتبار خودشان ارزش قائل هستند.»
تکثیر گفتوگو برای مقابله با پروپاگاندای رایانشی
«محمدرضا نوروزپور» معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دربارهٔ کتاب «دستکاری در رسانههای اجتماعی» گفت «پروپاگاندای رایانشی یعنی مهندسی رفتار کردن مخاطب از طریق الگوریتمها و پیامها. از طریق چند ویژگی؛ برای مخاطب حباب فیلتر ایجاد میکنند، به طوری که او فقط آنچه را دوست دارد میبیند. این، فرد را مجبور به واکنشی میکند که مهندس طراح آن پیام، طراحی کرده است.»نوروزپور با اشاره به حکایت «شیر و خرگوش» مولانا گفت «خرگوش کار را از فیکنیوز آغاز کرد و یک واقعیت موازی را پیش روی شیر قرار داد، مثل بعضی از گروهها که امروز در جامعه واقعیتهای موازی ایجاد کردهاند. بعد برایش یک حباب فیلتر ایجاد میکند که فقط تو قدرت داری و آن شیر دیگری، قدرتی ندارد. وقتی شیر به بالای چاه میرسد و تصویر خودش را میبیند دچار بایاس تأیید میشود و باور نمیکند که خودش باشد. در همهٔ این احوال شیر در یک اتاق پژواک قرار دارد.
این داستان کوچک، کاملاً پروپاگاندای رایانشی را توصیف میکند.»او با بیان اینکه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا همین طور مهندسی شد و با محاسبه روی ذهن مخاطبان کار شد گفت «از بین تأثیرات منفی پروپاگاندای رایانشی، یکی از بدخیمترین آنها، ایجاد دوقطبی در جامعه است برای آنکه از هر جبهه حداکثر افراد را به میدان بیاورند و از ظرفیت آنها بیشترین استفاده را ببرند. از این طریق انسجام ملی از بین میرود و این بسیار خطرناک است. مرگ یک جامعه زمانی است که اتمیزه و دو شقه بشود و افراد در مقابل هم و در برابر حاکمیت قرار بگیرند. آنگاه جامعه به لحظهای میرسد که ممکن است با یک تلنگر به ته چاه برود.»نوروزپور در انتها یکی از راههای مقابله با پروپاگاندای رایانشی را علاوه بر شفافیت، تکثیر گفتوگوها در سطح جامعه دانست.
رباتها «توهم اجماع» ایجاد میکنند
«رضایی ثمرین»، مترجم دیگر کتاب گفت «این کتاب را مرکز اینترنت دانشگاه آکسفورد و ذیل پروژهٔ دموکراسی منتشر کرده است. یک تحقیق فراملی از پروپاگاندای رایانشی در کشورهای مختلف و ارزیابی نحوهٔ مداخلهٔ دولتها در این امر است.»او با بیان اینکه در رسانههای اجتماعی وارونگی رخ داده است گفت «وقتی رسانههای اجتماعی پدید آمدند این امید ایجاد شد که انحصار رسانههای جمعی از بین برود و صدای مردم شنیده شود. همین طور هم بود. اما کمکم این آسیب ایجساد شد که با توجه به نقصهای ذاتی این پلتفرمها، امکان نابرابری برای افراد ایجاد میشد تا افکار مردم را جهتدهی کنند.»
او ادامه داد «به نوعی آلودگی اطلاعاتی در حال وقوع است. یعنی حجم عظیمی از اطلاعات غلط و درست در هم تنیده شده که تشخیص صحیح و ناصحیح را سخت میکند. ضمن اینکه امروزه با ظهور هوش مصنوعی با اطلاعات دستکاریشدهای مواجهیم که افکار فرد را جهت میدهد و با دقت باورنکردنی برای هر فرد شخصیسازی شده است.»رضایی ثمین همچنین گفت «حاصل فعالیت گستردهٔ رباتها در شبکههای اجتماعی، ایجاد توهم اجماع است و افراد به اشتباه احساس میکنند این نظر همهٔ مردم جامعه است. ما برای حرکت به سمت توسعه، نیاز به گفتوگوهای سازنده داریم و در این شرایط هر تلاشی سرکوب میشود. در اکوسیستم دستکاری واقعیت، تضعیف اعتماد اجتماعی اتفاق میافتد. وقتی مردم نمیتوانند به رسانهها اعتماد کنند و روایتهای غلط و درست را تشخیص دهند، یک نوع بدبینی فراگیر در جامعه شکل میگیرد، نه فقط در مورد رسانهها، بلکه حتی در روابط میانفردی.»
او افزود «راهکار این نیست که به دوران قبل از رسانههای دیجیتال برگردیم یا این سکوها را مسدود کنیم. کشورهایی موفق هستند که در این موضوع راهکار چندوجهی داشتهاند. گسترش سواد رسانهای یکی از راهکارها است. در بحث رگولاتوری مطرح میشود که این پلتفرمها در چارچوب قوانینی فعالیت کنند که پاسخگوییشان را تضمین کند. کمپینهای فکتچک نیز به پالایش این فضا کمک کنند و نیز به سمت پلتفرمهایی برویم که کمتر امکان چنین دستکاریهایی در آن هست.»
نابرابری دیجیتال، پیشران مهندسی اجماع است
در بخش پایانی نشست، دکتر «هادی خانیکی» عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت «همهٔ موضوعاتی را که دوستان دربارهٔ این کتاب مطرح کردند، باید مدنظر قرار دهیم. اما به طور کلی من نگران همان بحث سواد رسانهای هستم. آیا منظورمان این است که ما مالک حقیقتی هستیم که دیگران نمیفهمند که ما چقدر خوب آن را فهمیدهایم؟ یا سواد رسانهای از آنجا شروع میشود که بپذیریم مخاطب ما در بسیاری زمینهها از ما بیشتر و بهتر میفهمد؟»او همچنین گفت «ما با جامعهای ناراضی مواجهیم. بخشی از این نارضایتی طبیعی است و بخشی غیرطبیعی. تحت تأثیر تحولات فناورانه در کل جهان، کدام جوان راضی است؟ اما بخشی از این نارضایتی به این خاطر است که در تحصیل، شغل، سیاست و… احساس بیعدالتی میکند. بعد به این میرسد که رسانهها در این ماجرا چطور ظاهر میشوند؟
آیا آن را بازتولید و تأیید میکنند یا سعی میکنند راهی برای ایجاد رضایت پیدا کنند؟ به نظرم نکته در چرخش به سمت تولید رضایت واقعی است، نه مهندسی اجماع. اگر این را بتوانیم انجام دهیم یعنی به نتیجه رسیدهایم.»خانیکی گفت «ما از این دوره گذشتهایم که رسانهها هر پیامی را تولید و به طور عمده به جامعه تزریق کنند. الان اما آنقدر قدرت دستکاری بالا رفته که باید علیه اخبار جعلی متحد شویم. اما اخبار جعلی مگر در زمین خالی یا فقط در هوش مصنوعی ایجاد میشوند؟ جامعهٔ بسته و ناراضی، مستعد تولید اخبار جعلی و فرهنگ زیرزمینی است.»
او ادامه داد «باید توجه کنیم که در عصری هستیم که بعد از جامعهٔ پلتفرمی، دسترسی به دادهها به شدت از سایکوگرافی و وضعیتهای سیاسی و اجتماعی متأثر شده است. در واقع مخاطبهای فعالی را که فکر میکردیم شکل گرفته، داریم به مخاطب منفعل تبدیل میکنیم.»این استاد دانشگاه علامه ضمن پیشنهاد ترجمهٔ کتابهای اصلی در این زمینه گفت «به نظرم میتوان این نشست را «بررسی نقش رسانههای اجتماعی در پیشبرد کنشهای جمعی» نامید. نقشی که رسانههای اجتماعی میتوانند در بسیج و همبستگی داشته باشد. همبستگی در جامعهٔ ما رو به زوال است و رسانههای اجتماعی میتوانند صدای گروههای به حاشیه راندهشده و روایتهای غیررسمی را به گوش برسانند.»
همچنین گفت «پیشنهاد دیگر نقد ساختارهای قدرت سنتی است؛ چون جامعهٔ ما دستخوش تغییر است و از گذشته متمایز شده است. ما دیگر با یک «ما»ی جمعی واحد مواجه نیستیم و «ما»های متکثری داریم. رسانههای جمعی میتوانند این فهم را به میدان بیاورند.»او چالشها و مخاطراتی را که در برابر جامعه است اینطور تحلیل کرد و گفت «امروزِ رسانهایشدهٔ ما هم مدام دارد به گذشته نگاه میکند. ما یک آیندهای هم داریم و باید در اتاقهای فکر به آن بپردازیم. یکی دیگر از چالشها، دامنهٔ ممیزی و نظارت و سانسور است. این وضعیت جدید میطلبد که حد این دامنه در سیاستگذاریها تعیین شود.»خانیکی با اشاره به شکاف بین دانشگاه و رسانه بر لزوم تلفیق بین دانش آکادمیک و حرفهای تأکید گرفت و گفت «در فرآیند پذیرش فناوریها در جهان، هم فرصت وجود دارد هم تهدید. نابرابریهای دیجیتال، پیشران مهندسی اجماع است. نباید در فناوری گیر کنیم و فرهنگ و اقتصاد و اجتماع و سیاست را فراموش کنیم. زیرا این موارد بیشتر در نابرابری و نارضایتی مؤثرند تا فناوری.»
منبع خبر:
شارا
/ رسانههای اجتماعی؛ ابزار دستکاری افکار عمومی
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.