دهمین کنفرانس روابط عمومی و صنعت با بررسی موضوع «نقش روابط عمومی در مدیریت بحران ناترازیها و توسعۀ صنعتی» شنبه ۲۷ بهمن با حضور جمع کثیری از مدیران، کارشناسان و فعالان حوزههای روابط عمومی، ارتباطات و بخش صنعت کشور در هتل المپیک برگزار شد.
در ابتدای این کنفرانس سیدغلامرضا کاظمیدینان، رئیس شورای سیاستگذاری کنفرانس ضمن عرض خیر مقدم به حاضران با تشبیه ارتباطات به یک محله گفت: «محله ارتباطات کارش تشویق دیگران به ارتباطات سالم است تا بر مبنای آن آگاهیشان را زیاد کنند.»
او یادآور شد: «انسانها و جامعهای که به ارتباطات احترام بگذارد، آگاه و توانمند بوده و هرگز مشکلی نخواهد داشت.»
او همچنین دربارۀ انتخاب نام این کنفرانس توضیحاتی ارائه داد و گفت: «بحران، اجتنابناپذیر است و در زندگی شخصیمان هم وجود دارد، ولی چه باید کرد؟ اینجاست که نقش روابط عمومی اهمیت مییابد.»
او دربارۀ نقش روابط عمومیها گفت: «روابطعمومیها پنجرۀ سازمان هستند و باید دوردستها را ببینند تا وقوع بحران را متوجه شوند و سپس تصمیم بگیرند.»
روابط عمومی؛ بازوی قدرتمند مدیریت چالش
در ادامۀ مراسم آغازین، بهروز تقیپور، دبیر دهمین کنفرانس روابط عمومی و توسعۀ صنعت گفت: «در دنیای پرشتاب امروز ناترازیها در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی به چالشی جدی در جوامع و صنایع تبدیل شدهاند. این ناترازیها؛ از کمبود انرژی گرفته تا بحران زیستمحیطی و نوسانات اقتصادی میتواند تأثیری عمیق بر توسعۀ صنعتی و زندگی مردم داشته باشد و در چنین شرایطی نقش روابط عمومی بهعنوان یک حلقۀ ارتباطی مؤثر بین سازمانها، صنایع و جامعه بیشازپیش اهمیت مییابد.»
او همچنین تأکید کرد: «روابط عمومی میتواند با ایجاد روابط شفاف، آگاهانه و مسئولانه به مدیریت بحران ناترازیها و هموار کردن مسیر توسعۀ صنعتی کمک کند.»
تقیپور با بیان اینکه روابط عمومی امروز دیگر یک بازوی تبلیغاتی و رسانهای نیست، گفت: «روابط عمومی امروز به یک بازوی قدرتمند برای مدیریت چالشها و پیشبرد اهداف سازمانی تبدیل شده است.»
قرائت بیانیۀ کمیته علمی
شهناز هاشمی، رئیس کمیتۀ علمی کنفرانس هم دربارۀ نقش روابط عمومی در مدیریت بحران ناترازیها و توسعۀ صنعتی گفت: «بهبود تصویر صنایع، تعامل با جامعه و جلب اعتماد مردم از جمله نقشهای روابط عمومی است.»
او در ادامه گزارشی از آثار رسیده به این کنفرانس ارائه داد: «۳۰ مقاله از استانهای مختلف به دبیرخانه ارسال شد. تعداد مقالات نسبت به قبل دوبرابر شده و نشان میدهد که فعالان روابط عمومی عزمشان را برای حل بحران ناترازی جزم کردهاند.»
به گفتۀ هاشمی ۱۶ مقاله نمرۀ بالای ۵۰ کسب کردند و برای رتبههای اول تا سوم، چهارمقاله انتخاب شد.
کمپینهای اجتماعی و تأثیر در رفتار مصرف
اولین مقالۀ این کنفرانس توسط حسین امامی با عنوان «رسانههای اجتماعی چطور به حل ناترازیها کمک میکنند» ارائه شد. امامی گفت: «وقتی صحبت از ناترازی میشود؛ یعنی بین عرضه و تقاضا، عدم تعادلی وجود دارد. در ناترازی انرژی که در ایران اتفاق افتاده، عمدتاً موضوع کمبود است که چالشی چندوجهی است. اگر ما روابط عمومیها از یک قسمت میتوانیم ناترازیها را حل کنیم، آن در زمینۀ مدیریت مصرف انرژی است.»
این پژوهشگر با تحلیل نظرات کاربران دربارۀ ناترازی انرژی در پلتفرم ایکس طی سال گذشته، به این یافته دست یافته که بیشتر نظرات کاربران دربارۀ ناترازیها ابتدا قطعی برق، آب و کمبود گاز بوده است.
بر اساس پژوهش او، خیلیها پیشنهاد دادهاند که چرا سراغ انرژی خورشیدی نمیروید، یا نیروگاههای جدید نمیسازید یا آب را بازیافت نمیکنید.
به گفتۀ او، مهمترین انتظاری که کاربران از دستگاههای متولی انرژی داشتند، شفافیت بود که مسئولان درباره وضعیت انرژی گزارش شفافی ارائه دهند و برنامههای آیندهشان را در بحث ناترازیها بگویند.
امامی در ادامه به بررسی کمپین دو درجه کمتر رئیسجمهور در سه شبکۀ ایکس، اینستاگرام و تلگرام پرداخته بود تا نگرش مردم را نسبت به این کمپین ارزیابی کند. بر اساس یافتههایش ۶۰ درصد مردم احساس منفی، ناامیدی، خشم و نارضایتی نسبت به ناترازی داشتند و ۳۰ درصد همراهی و مشارکت کردند و ۱۰ درصد هم فقط این موضوعات را بازنشر میکردند.به گفتۀ او، از منظر فنی پویش دو درجه کمتر به کاهش مصرف ۱۲ تا ۱۵ درصدی مصرف گاز منجر شد و تا حدی توانست در عادت مردم در مصرف تأثیر بگذارد.
امامی تأکید کرد: «ما بدون داشتن یک برنامۀ استراتژی رسانههای اجتماعی، نمیتوانیم در این انبوه اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی هست، مؤثر باشیم. همچنین باید مخاطب را درگیر کرد.»
به گفتۀ او، کمپینهای اجتماعی در شبکههای اجتماعی واقعاً در تغییر رفتار مردم تأثیرگذار بودهاند. او یکی از راهبردها در موفقیت رسانههای اجتماعی را استفاده از اینفلوئنسرها و هشتگها در کمپین اطلاعرسانی ذکر کرد.
روابط عمومی و مسئولیت اجتماعی سازمانها در بحران ناترازیها؛ تو چراغ خود برافروز
دومین مقالۀ این کنفرانس، «روابط عمومی و مسئولیت اجتماعی سازمانها در بحران ناترازیها» نام داشت که توسط هستی شهریزفر، معمار ارتباطات آروانکلاد ارائه شد.
او دربارۀ نقش سازمانها در مقابل نقش دولت صحبت کرد و یادآور شد: «در حوزههای مختلف با جمیع کاستیهایی روبهرو هستیم و این مشکلات توسط یک فرد و سازمان حل نمیشود، بلکه به یک مای جمعی نیاز داریم تا همه در قالب مسئولیت اجتماعیشان عمل کنند.»
او در ادامه دربارۀ پروژۀ مسئولیت اجتماعی آروانکلاد که کاریز نام دارد، صحبت کرد و توضیح داد: «یکی از پروژههای آروانکلاد فراهمکردن امکانات در حوزۀ آیتی و دیجیتال برای توانمندسازی نوجوانان در مناطق کمبرخوردار است. ما در «کاریز»، پروژۀ مسئولیت اجتماعیمان، به حوزۀ تخصصیمان (آیتی) با هدف توانمندی سرمایۀ انسانی کشور توجه کردیم. از پروژههای دیگر در اکوسیستم استارتاپی کشور دیجیمهر است که دیجیکالا انجام میدهد.
اهمیت روایت در ارتباطات
شهرام گیلآبادی، عضو هیئتعلمی دانشگاه صداوسیما در این کنفرانس دربارۀ نقش «روابط عمومی در عصر هیومنمدیا در تولید ترنسمدیا برای توسعۀ فکری و ارتباطی سازمانهای صنعتی» صحبت کرد.
او در ابتدا این سؤال را مطرح کرد که ساحت تعریف ارتباطات در عصر سوپرتکنولوژی چیست و تأکید کرد: «اگر این سؤال ذهنمان را مشغول کند، بسیاری از پارادایمهای ذهنیمان با چالشهای جدی مواجه میشود و اساس یک موضوع را تغییر میدهد و بستری برای روایت ما به وجود میآورد.»
گیلآبادی با بیان اینکه ناترازیها از گذشته آغاز شده، ادامه داد: «یکی از مصائب ما در حوزههای ارتباطی و روابط عمومی این است که هرگز تعریف خلاق، متفاوت و خودمحوری از نقطهای که در آن هستیم، ارائه نمیدهیم یا به سمتش نمیرویم. اگر هیچ خلاقیتی به خرج ندهیم، قطعاً این مسئله سازمانها را با مشکلات زیادی مواجه میکند.
گیلآبادی گفت: «اولین سؤال بنیادی که باعث میشود اکت تولید شود، این است که من کی هستم؟ اگر یک آدم ارتباطی که در سازمانی قرار میگیرد از نقطهای که در آن قرار دارد شناختی نداشته باشد، از نقطه عزیمتش به سمت آیندۀ تعریفشده دچار مشکل میشود. در روابط عمومیها ما معمولاً اقتضایی میشویم؛ اما این اقتضاییبودن را چطور باید به آیندهای ترسیمشده تبدیل کرد؟ این حرکت از شناخت خودمان و نقطۀ خود ارتباطیمان آغاز میشود و کمکم به سمت نقطۀ ارتباط سازمانی میرویم، آن وقت ما پارادایمهای مختلف را به سازمان پیشنهاد میکنیم.»
او ادامه داد: «من لایههای متعددی در خودم دارم که باید آنها را شناسایی کرده و به سمت پرترۀ خودم بروم. اینها همه از ارتباط خود با خود شروع میشود، بعد به سمت ارتباطات دیگر میرود.»
او در ادامۀ بحثش به این موضوع پرداخت که ما بهعنوان یک عنصر ارتباطی در کجای ارتباط با سازمانمان و بقیه قرار داریم: «در عصر حاضر حقیقت بردۀ روایت است. ما قرار است با ذهنیت، دانش و گفتارمان یک سیستم ایجاد کنیم که پیشاهنگ آن روایت است. اگر در پی این هستید در سازمانهایتان نقد و تحلیل داشته باشید، همین حالا شکست خوردهاید. ما در بسیاری از موضوعات اساسی کشورمان ارتباطات را به مثابه رسانه گرفتهایم و همیشه شکست خوردهایم؛ چون به فکر تولید روایت نبودهایم. هیچکس بهدنبال استراتژیهای رسانهای نیست که محتوایی ارائه دهد که عمق روایت سازمانی را به تصویر بکشد.»
او با تأکید بر اینکه ما باید خودمان را بشناسیم، ادامه داد: «گاهی «چه چیزی» مهم نیست، «چگونهگفتن» مهم است. یک اینفلوئنسر فقط بهدلیل اینفلوئنسر بودن به رسانه تبدیل نمیشود، این روایت است که باعث میشود انسانی به یک رسانه تبدیل شود. این روایت و بردن انسان به رسانه و نیومدیا است که یک آدم را به نیومنمدیا تبدیل میکند و بسیار مهم است که از نقطۀ خود شروع کنیم.»
تجلیل از مقالات برتر و حامیان کنفرانسدر ابتدای این بخش از مقالات برتر بخش فراخوان مقاله تقدیر شد
مقالۀ اول «هوش مصنوعی و روابط عمومی؛ ابزاری نوین برای مدیریت بحران ناترازیها و پیشبرد توسعه صنعتی» نوشتۀ مشترک بهنام بخشی و علی مولایی بود و مقالۀ «نقش هوش مصنوعی در تحلیل داده، پیشبینی و مدیریت بحران در روابط عمومی» نوشتۀ آیه عطاریان نیز مقالۀ برگزیدۀ دوم معرفی شد. همچنین دو مقالۀ «بررسی شیوهها و قابلیتهای هوش مصنوعی در طراحی کمپینهای روابط عمومی برای مدیریت بحران ناترازی صنایع» نوشتۀ علیرضا خرازی و «توسعۀ استراتژیهای ارتباطی مبتنی بر داده و برای مقابله با چالشهای ناترازی صنعتی» نوشتۀ حجت عبداللهیپور بهعنوان برگزیدۀ سوم اعلام شدند.
در ادامه از حامیان کنفرانس؛ رضا صفریان، مدیریت روابط عمومی شرکت فولاد هرمزگان؛ ادریس سالاری، مدیرکل روابط عمومی بانک صادرات ایران؛ منصور سعیدزاده، مدیر ارتباطات گروه توسعۀ سرمایۀ انتخاب؛ مهدی علیپور، مدیرکل روابط عمومی بیمۀ ایران؛ سیدفرید میرموسوی، مدیر روابط عمومی بیمۀ پاسارگاد، محمود سلطانآبادی، مدیر روابط عمومی بیمۀ دانا؛ بهزاد درگاهی، مدیر روابط عمومی و ارتقای سرمایۀ اجتماعی بانک تجارت؛ محمدعلی یاری، مدیر ارتباطات و روابط عمومی هلدینگ دکا؛ محسن محمدی، مدیرعامل هلدینگ تادیکو؛ حامد جمالی، مدیرعامل شرکت آسانگار و طاهر شاهنظرزاده، رئیس هیئتمدیرۀ شرکت آریاچرم تقدیر شد.
تخممرغهایمان را در یک سبد گذاشتهایم
در ادامۀ این کنفرانس پنلی با عنوان «نهاد روابط عمومی و ناترازی انرژی، تجربۀ سال ۱۴۰۳» و با حضور سعید توکلی، معاون وزیر نفت؛ مجید بوجارزاده، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت و علیرضا سلطانی برگزار شد.
سعید توکلی، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز در ابتدا تاریخچهای از صنعت گاز از زمان ملیشدن صنعت نفت تا ۱۴۰۳ ارائه داد و در ادامه گفت: «۷۴ درصد از سبد انرژی کشور از گاز تأمین میشود.»
او با اشاره به اینکه در کشورهای دارای ذخایر سوخت فسیلی استراتژی اول صادرات است، چون گاز را صادر کرده و به ارزشافزوده تبدیل میکنیم، در ادامه متذکر شد: «ما اولین کشوری هستیم که تمام تخممرغهایمان را در سبد گاز گذاشتهایم و تنوع سوخت نداریم.»
او با بیان اینکه روند تغییرات مصرف در کشور ما بسیار قابل تأمل است، گفت: «در سال ۱۳۷۴ مصرف سالانه ۳۶ میلیارد مترمکعب بود و در سال ۱۴۰۲ به نزدیک ۲۵۰ میلیارد مترمکعب رسیده است. اگر این گاز توزیع نمیشد، ما به اندازۀ ۱۷۱ میلیون تن افزایش آلایندگی داشتیم.»
به گفتۀ او ایران سومین تولیدکنندۀ گاز دنیاست و اگر بتوانیم این جایگاه را حفظ کنیم، کار بسیار مهمی کردهایم.
او همچنین با اشاره به توزیع گاز در کشور متذکر شد: «ما بهصورت سالانه ۷۷۰ میلیون متر مکعب در روز گاز توزیع میکنیم و در پیک مصرف این عدد به ۸۸۰ میلیون مترمکعب میرسد.»
او در ادامه دربارۀ ناترازی صحبت کرد و دلیل آن را عدم اجرای اسناد بالادستی و ضعف پشتیبانی اجتماعی و فقدان فرهنگ مصرف بهینه دانست.
او همچنین سهم بالای گاز طبیعی در سبد انرژی، عدم تناسب تولید و مصرف گاز طبیعی و توجیهناپذیری بهینهسازی بهدلیل قیمت پایین گاز را از دیگر دلایل ناترازی انرژی دانست.
وی در ادامه هشدار داد: «اگر به همین شکل مصرف کنیم، از سال ۱۴۰۷ مخزن عسلویه در سال ۲۵ میلیون مترمکعب افت خواهد کرد و این افت به جایی میرسد که در سال ۱۴۱۵ به کمتر از ۷۶۵ میلیون مترمکعب خواهد رسید، یعنی مصرف سوخت به ۱۳۸۳ میلیون متر مکعب و ناترازی به ۶۱۹ میلیون متر مکعب میرسد.»
توکلی تأکید کرد: «در زمستان وقتی مصرفکننده بیشتر مصرف کند، ما مجبوریم از صادرات کم کرده و به تعهدات عمل نکنیم؛ در نتیجه به اعتبار ملیمان خدشه وارد شده و مجبوریم خسارت دهیم.»
او همچنین با اشاره به پویش دو درجه کمتر توضیح داد: «در پویش دو درجه کمتر، ۲۶ آذر سردترین روز سال معرفی شد و تنها چیزی که کمک کرد این بود که شخص رئیسجمهور پایکار آمد و با این پویش و اقدامات دیگر و افراد سرشناسی که بدون هزینه کار کردند، باعث شد که ۴۴ میلیون مترمکعب کمتر گاز مصرف کنیم. ۲۲ میلیون آن به خاطر تعطیلی بود و بقیه به خاطر تأثیر این پویش بود.»
او در پایان دربارۀ نقش روابط عمومیها در مدیریت ناترازی گفت: «یکی از راههای مؤثر در این زمینه استفاده از ارتباطات روابط عمومی و توجیه تکتک افراد ذینفع است.»
مصرف انرژی ما از تولید جلوتر است
در ادامۀ این پنل مجید بوجارزاده، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت گفت: «ناترازی انرژی یکی از چالشهای جدی کشور در شرایط کنونی است. این ناترازی در بخشهای مهم اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و بینالمللی پیامدهای مختلفی دارد. مهمترین بخشی که باید به آن بپردازیم، بحث اصلاح ساختار مصرف انرژی است.»
او متذکر شد: «برای کاهش ناترازی نیازمند یک اطلاعرسانی دقیق و فرهنگسازی گسترده هستیم. حلقۀ مفقوده در حوزۀ فرهنگسازی در مصرف بهینه این است که باور عمومی مردم این است که چون ما دارای بزرگترین میادین گازی هستیم، نعمتی است که همیشه وجود دارد؛ پس هر طور که بخواهند آن را مصرف میکنند.»
مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت همچنین یادآور شد: «مهمترین مشکلی که در جامعۀ ما ایجاد شده، عدم اعتماد مردم است. جامعه به مطالبی که از جانب حوزۀ دولت مطرح میشود، اعتماد نمیکند و ما باید آن را اصلاح کنیم که در این خصوص روابط عمومیها و حوزههای اطلاعرسانی نقش مهمی دارند.»
به گفتۀ او در سال جاری فشار مضاعفی را در حوزۀ انرژی داشتیم. وی در مورد دلیل این موضوع گفت: «یک دلیل این موضوع این بود که ما بیش از ۷۰ درصد گاز را به بخش خانگی اختصاص دادیم که بعضی روزها به رقم ۶۸۱ میلیون متر مکعب هم رسیدیم. اگر این رقم را با کشورهای اتحادیۀ اروپا مقایسه کنیم، این رقم با اندازۀ مصرف چند کشور روی هم است. ما در چند سال گذشته هر قدر هم که تولید کردهایم، مصرف همیشه از ما جلوتر بوده است.»
او یکی از ابزارهای کلیدی در حوزۀ فرهنگسازی را روابط عمومیها دانست و دربارۀ نقش روابط عمومی صنعت نفت گفت: «آگاهسازی مردم در مصرف بهینه، هشدار قطع در صورت مصرف زیاد و آلودگی هوا از اقدامات این روابط عمومی بوده است.»
بوجارزاده در پایان تأکید کرد که یک دست صدا ندارد و یادآور شد: «باید در شرایط بحرانی دستبهدست هم دهیم. ناترازی انرژی جدی است و بخش رسانه یکی از مهمترین بخشهاست که میتواند مردم را تشویق و تهییج کند تا به فرهنگ مصرف بهینه برسیم.»
علیرضا سلطانی مشاور ادارۀ کل روابط عمومی وزارت نفت هم در این میزگرد گفت: «آنچه اهمیت دارد، این است که بهینهسازی مصرف در چهار حوزه مطرح است؛ بحث مدیریتی، بحثهای فنی و مهندسی، اقتصادی و فرهنگی.»
او تأکید کرد: «در برنامۀ هفتم توسعه با اینکه در اسناد بالادستی اقداماتی تعریف شده، اما در عمل اتفاق نیفتاده و نتیجهاش این شده که متوسط مصرف خانوار در حوزۀ انرژی در دهۀ گذشته ۶۰ درصد افزایش یابد. در برنامۀ هفتم هدفی را مشخص کردهاند که در سال ۱۴۰۸ باید یک میلیون و ۲۸۵ هزار بشکه نفت صرفهجویی انرژی صورت گیرد. این اتفاق بزرگی است که باید صورت گیرد.»
او نقطهقوت برنامۀ توسعه هفتم را تأسیس سازمان بهینهسازی مصرف انرژی دانست و گفت: «با وجود تمام این تکالیف، واقعیت این است که فرهنگ روی دوم سکۀ بهینهسازی انرژی است و بدون آن نمیتوان کاری از پیش برد.»
راهبردهای ارتباطی مدیریت پایداری اجتماعی
احمد یحیاییایلهای مقالهاش را با عنوان راهبردهای ارتباطی مدیریت پایداری اجتماعی ارائه داد. او اشاره کرد که مفهوم توسعۀ پایدار مفهومی غنی است و یادآور شد: «توسعۀ پایدار یا پایداری توسعه مفهومی بنیادی برای زندگی عامه و شاخص کلیدی برای سنجش کیفیت حکمرانی است و مشارکت گستردۀ مردم در تصمیمگیری پیشنیاز اساسی برای دستیابی به توسعۀ پایدار است. بیتوجهی به پایداری اجتماعی از تئوری تا عمل به کاهش اعتماد عمومی، کاهش مشارکت عمومی و در نهایت کاهش سرمایه اجتماعی دولتها منجر خواهد شد.»
او در پایان تأکید کرد: «مگر میشود که گاز ما زیانده باشد؛ این نشان میدهد که یک مشکل ساختاری وجود دارد. بسیاری اوقات ما مشکلات را با بهوجودآوردن مشکل دیگر حل میکنیم، چون مشکل ساختاری است.»
مسئولان ناترازی را گردن مردم میاندازند
حسن نمکدوست تهرانی، استاد علوم ارتباطات دربارۀ «ناترازیهای اقتصادی در ترازوی ارتباطات و جامعه» صحبت کرد. او که صحبتهایش بر اساس تحلیلهای دکتر مسعود نیلی در خصوص ناترازیهای اقتصادی و تحلیل روند تحولات نگرشی در ایران توسط دکتر محسن گودرزی بود، گفت: «میخواهم از چند نکتۀ بدیهی صحبت کنم. اقتصاد ایران ناترازمحور است و همه این را میدانیم. عرصهای از اقتصاد ایران نیست که به ناترازی مبتلا نباشد. وقتی با اقتصادی روبهرو میشوید که تمام ارکانش با ناترازی مواجه است، معنایش چیست؟ یعنی نظام مدیریت و حکمرانی ما ناکارآمد است.»
او تأکید کرد: «ناترازیهای اقتصاد ایران پرتعداد، متنوع، جامع و مستمر هستند و تمام اینها به مدیریت و سیاستگذاری ما برمیگردد، در واقع مدیریت ما آن را تشدید میکند.»
او متذکر شد: «هماهنگی و نظم بالای حرکت انواع ناترازیها نشان میدهد که استراتژی حکمرانی در ایران نه مبتنی بر توسعه منابع طبیعی، بلکه بر اساس مصرف منابع طبیعی، خلق نقدینگی و ایجاد تورم است. مسئولان میخواهند ناترازی را گردن مردم بیندازند و بعد از روابط عمومی بخواهند درستش کنند. وقتی به مردم میگویند کمتر مصرف کن، جواب میدهند هوا، آب و خاکمان را مصرف کردید، بعد به ما میگویید کمتر مصرف کنید. واقعیت این است که مردم روزبهروز بیشتر از نهادهای حکومتی فاصله میگیرند، به نحوی که این باور در میان آنها غالب است که حکومت به خواسته و نظراتشان توجهی ندارد؛ در نتیجه ما دچار فرسایش سرمایۀ اجتماعی شدهایم.»
بحرانِ ارتباطات بحران
در ادامه امیرحسین موسوی مقالهاش را با عنوان «بحران ارتباطات بحران» ارائه داد. او در ابتدا با اشاره به بحران دائمی که همیشه با آن روبهروییم گفت: «در کنار تمام بحرانهایی که در کشورمان داشتهایم، یک بحران دائمی مشاهده میکنیم که آن هم بحران ارتباطات بحران است که ناشی عدم آشنایی با مفاهیم اولیۀ ارتباطات است.»
او یکی از دلایل این موضوع را استفادهنکردن از آموزههای موجود در این زمینه و همچنین درسنگرفتن از شکستهای پیشین دانست که باعث شده با بحرانی همیشهحاضر روبهرو باشیم.
او با اشاره به نمونههای جهانی و درسگرفتن از اشتباهات گذشته به مدیرعامل سامسونگ اشاره کرد که بعد از انفجار گوشیهای این شرکت در کنفرانس خبری از همه عذرخواهی کرد و نسبت به تحقیق دربارۀ این موضوع و جبران آن قول داد.
موسوی با اشاره به اینکه در کشورمان تاکنون این موضوع را ندیدهایم، در ادامه به سقوط هواپیمای اوکراینی و ماجرای مهسا امینی اشاره کرد و البته درخواست کرد که به این موضوعات سیاسی نگاه نکنند؛ بلکه از منظر ارتباطات و مدیریت ارتباطات بحران به آن بنگرند. او گفت: «ما بحرانهای زیادی در کشور داشتهایم، اما در مدیریت آنها ناتوان بودهایم.»
برای اثبات گفتههایش نمونههای دیگری آورد و گفت: «ما یک مقالۀ مدیریت بحران نداشتهایم که از منظر مدیریت بحران یک بحران را بهصورت آکادمیک بررسی کند.»
در بخشی بعدی دهمین کنفرانس روابطعمومی و صنعت با حضور دکتر هادی خانیکی از ۷ عنوان کتاب جدید انتشارات سیمای شرق در تهران رونمایی میشود.
عناوین کتابها به شرح زیر است:
= رسانهها و جامعه قدرت، پلتفرمها و مشارکت نوشتهی نیکولاس کاراه با ترجمهی دکتر پویا نعمتالهی
= مهندسی پرامپت در روابطعمومی نوشتهی امیرعلی خلج
= مدیریت ناب نوشتهی هادی زمانی
= تکنولوژی، مدرنیته و دموکراسی نوشتهی ادواردو بیرا.اندرو فینبرگ با ترجمهی بابک گلدوزیان
= نامها از کجا میآیند نوشتهی حسین گنجی
= روابطعمومی صنعتی نوشتهی مشترک احمد یحیایی ایلهای و رضا صفریان
= تفکر انتقادی، رسانهها و آموزش نوشتهی داگلاس کلنرو جف شر با ترجمهی ناصر اسدی
در ارتباطات نوآورانه مخاطب را فراموش میکنیم
دومین پنل این کنفرانس با عنوان «ارتباطات نوآوری و نوآوری در ارتباطات؛ وقتی درسآموختهها در کسبوکار جواب نمیدهد» با حضور هادی خانیکی، احمد واحدی، میترا فردوسی و شبیر شیرزادی با ریاست حمیدرضا طهماسبیپور برگزار شد.
حمیدرضا طهماسبیپور، روزنامهنگار و کارشناس ارتباطات در ابتدای بحث گفت: «یکی از چالشهای جدی همۀ فعالان حوزۀ روابط عمومی این است که سرعت تحول تکنولوژی آنقدر بالا بوده و وقایع آنقدر سریع پیش رفته که بحثهای آکادمیک از بحثهای اجرایی جدا شده است. اتفاقی که باعث شده روابط عمومیها دنبال راهکار جدید بگردند، ما را به این جمله میرساند که گاهی درسآموختهها در کسبوکار امروزی جواب نمیدهد.»
هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات در ابتدا گفت: «نمیخواهم مسیری را که تا امروز طی کردهام، توضیح دهم، اما هر جایی که در ارتباطات فکر کردم خلئی وجود دارد، وارد شدهام؛ چه در دانشگاه، چه در روزنامهنگاری، چه در روابط عمومی و اخیراً درحوزۀ تحقیق به دانشجویان برای نوشتن پایاننامه کمک میکنم.»
او در ادامه گفت: «ذیل عنوان ارتباطات نوآوری و نوآوری در ارتباطات؛ وقتی درسآموختهها در کسبوکار جواب نمیدهد، باید سه سؤال را مطرح کرد؛ قبل از اینکه بگوییم چرا درسآموختهها در کسبوکارها جواب نمیدهد، باید پرسید چرا حرفهای ما شنیده نمیشود؟ چرا کسانی سراغ این مسئله نمیروند؟ دومین مسئله این است که چرا با وجود استفاده از ظرفیتهای فناورانه و نوآورانه یا کارشناسان و مدیران نوآور، همچنان این مسئله باقی است؟ مسئله سوم این است که آیا ما در شرایط بحرانی قرار داریم یا نه؟ من معتقدم قرار داریم که قاعدتاً صداها در موقعیتهای بحرانی و سخت شنیده شود و در اینجا شنیده نمیشود.»
میترا فردوسی، کارشناس ارتباطات با اشاره به مقالۀ بحران ارتباطات بحران توضیح داد: «پاشنهآشیل ارتباطات بحران بهعنوان یک مسئلۀ روی میز متخصصان ارتباطات در سالهای اخیر، این بود که با ارتباطات نوآوری ادغام نشد. ارتباطات نوآوری اگر در کنار انواع ارتباطات دیگر بنشیند، حتماً معجزۀ دیگری خواهد کرد.»
او در ادامه ارتباطات نوآوری را تعریف کرد و گفت: «کسانی که فهم درستی از نوآوری دارند و در زمانی که نوآوری در حال تغییر دادن کسبوکارها بود، در این حوزه حضور داشتهاند و مهمتر از همه نوآوری را بهعنوان متغیر اجتماعی تأثیرگذار به رسمیت شناختهاند، به ارتباطات نوآوری باور دارند.»
احمد واحدی نیز دربارۀ چیستی ارتباطات نوآوری گفت: «من ارتباطات نوآوری را مجموعهفرآیندهایی میدانم که مسیر جاریسازی نوآوری در سازمان، جامعه و در بین بازۀ مخاطبان را تسریع میکند. در همین تعریف سه عنوان مهم وجود دارد؛ فرآیندی که امروز در ارتباطات نوآوری الزاماً فرآیندهای سنتی، آکادمیک و از قبل آموختۀ روابط عمومی نیست و مجموعهاقدامات میتوانند به ما کمک کنند.»
او همچنین دربارۀ جاریسازی در ارتباطات نوآوری گفت: «در این جاریسازی شناخت از حیطهای که نوآوری قرار است در آن به جریان بیفتد اهمیت دارد و قسمت سوم مخاطب است که باید حواسمان باشد که بازۀ مخاطبی را که نوآوری در آن جاری میشود، بشناسیم. خیلی اوقات مشکل روابط عمومی این است که بازۀ مخاطبانش را نمیشناسد.»
شبیر شیرزادی سخنران بعدی این میزگرد دربارۀ چیستی فناوری گفت: «ارتباطات نوآوری مفهومی است که در دنیای ارتباطات بسیار ضروری و حیاتی است. اگر فناوری در بدو ورود بهدرستی تعریف نشود و با مخاطبش ارتباط نگیرد، در بسیاری از اوقات دافعه ایجاد میکند. ارتباطات نوآوری فرآیندهایی است که به افزایش درک عمومی، حل چالشها و ایجاد تعامل سازنده با تمام ذینفعان اکوسیستمی که راجع به آن صحبت میکنیم، کمک میکند.»
در ادامۀ این میزگرد این سؤال مطرح شد که ارتباطات نوآوری چرا مهم است و چطور میتوان به آن رسید؟
هادی خانیکی در اینباره توضیح داد: «در یکی از بزنگاههای مهم تاریخی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی قرار داریم؛ بنابراین ناگزیر از ورود به یک چرخش گفتمانی یا سازمانی هستیم؛ آن هم نهفقط در حوزۀ ارتباطات، بلکه در حوزۀ سیاستگذاری، مدیریت و اجرا. شتاب تغییرات فناورانه بسیار شدید است. وقتی هوش مصنوعی در یک سال گذشته مورد توجه قرار گرفت، «جفری هینتون» از گوگل کنارهگیری کرد؛ علتش این بود که شتابی را که من ۳۰ الی ۵۰ساله پیشبینی میکردم، طی بازۀ زمانی دو الی سهساله در حال رخدادن است، با این شتاب درهمتنیده ما کجا قرار میگیریم؟ مقاومت میکنیم، نگرانش میشویم یا شیفتهاش میشویم؟»
او با بیان اینکه نگران ورود نوآوری به سازمانها و دستگاهها و حتی به روابط عمومی نیست، ادامه داد: «نگرانم ظاهر مدرنی داشته باشیم، ولی ارتباطی شکل نگیرد و حرفمان شنیده نشود و خود ما به جابهجایی مهرههای آدمها فکر کنیم و دوباره به شرایط بحرانی فکر نکنیم. ما ناگزیریم ارتباطات نوآورانه را در کارها وارد کنیم و بین آن، سازمان و گفتمانی که در جامعه هست، پیوند برقرار کنیم.»
خانیکی متذکر شد: «ما اکنون در مرحلهای هستیم که باید به یک فهم مشترک در ضرورت نوآوری دست یابیم، بهخصوص در شرایطی که در حال حاضر جامعۀ ما در آن قرار دارد. بعد از اینکه ارتباطات قربانی رسانه میشود، فکر میکنیم هر چقدر به تکنولوژی، رسانه، شبکه و اینگونه چیزها متوسل شویم، اوضاع بهتر میشود؛ در نتیجه شبکههای همرسان راه میاندازیم تا پیامهای رسمی تولید کند که هیچ اثری ندارد.»
او همچنین گفت: «ما در ارتباطات نوآورانه مخاطبان را از یاد میبریم و به جای عمق پیام، بر ابزارها تمرکز داریم، در حالی که بدون روایت و قصه نمیتوان ارتباط برقرار کرد.»
هوش مصنوعی و روابط عمومی؛ ابزاری نوین برای مدیریت بحرانها و پیشبرد توسعۀ صنعتی
در ادامۀ کنفرانس مقالۀ «هوش مصنوعی و روابط عمومی؛ ابزاری نوین برای مدیریت بحرانها و پیشبرد توسعۀ صنعتی» نوشتۀ بهنام بخشی و علی مولایی بهعنوان مقالۀ برتر بخش فراخوان مقاله و توسط علی مولایی ارائه شد.
مولایی دربارۀ کاربردهای هوش مصنوعی در روابط عمومی صحبت کرد و از جمله کاربردهای آن را تحلیل دادهها، پیشبینی بحرانها، اتوماسیون ارتباطات و مدیریت بحران ارتباطی دانست.
او ناترازی را عدم تعادل بین تولید و مصرف ذکر کرد و در ادامه به بحرانهای موجود پرداخت و گفت: «نقش هوش مصنوعی در حل این بحرانها بسیار کلیدی است. هوش مصنوعی با تحلیل دادههای عظیم میتواند به پیشبینی بحران کمک کند و سناریوهای مختلف را برای بحران پیشبینی کند. استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مانند چتباتها برای پاسخگویی سریع و تحلیل احساسات عمومی در زمان بحران، میتوانند بسیار کمککننده باشند.»
در حوزۀ فرهنگی کاری برای ناترازی نشده است
«پیوست فرهنگی یا پیوست رسانهای» عنوان مقالۀ حسن عمیدی، سرپرست رسانۀ وزارت صنعت، معدن و تجارت بود که در این کنفرانس ارائه داد.
او در ابتدا با تعریف مفهوم پیوست فرهنگی گفت: «پیوست فرهنگی سندی است که در آن تمام ابعاد فرهنگی یک پروژه یا برنامه مورد بررسی قرار میگیرد. این سند به سازمانها کمک میکند تا تأثیرات فرهنگی اقدامات خود را پیشبینی کرده و برنامههای مناسب برای مدیریت این تأثیرات را تدوین کنند.»
به گفتۀ او پیوست فرهنگی شامل تحلیل محیط فرهنگی، شناسایی ارزشها و باورهای جامعه، ارزیابی تأثیرات فرهنگی پروژه و تدوین برنامههای ارتباطی برای مدیریت این تأثیرات است.
او در ادامه دربارۀ تأثیر پیوست فرهنگی در روابط عمومی صحبت کرد و گفت: «در حوزۀ فرهنگی در خصوص ناترازیها هیچ اقدامی صورت نگرفته و حتی جایی مطرح کردم که اساساً مردم در بحث ناترازیهای انرژی مشارکت نمیکنند و دلیل آن این است که مسائل سیاسی ـ اجتماعی پیشآمده، باعث شده مردم مصرف را بهعنوان دهانکجی یا رفتار اعتراضی به دولت ببینند. مبحث فرهنگی در حوزۀ صنعت و ناترازیهای انرژی تقابل میان مردم و دولت است و مردم کمک چندانی نمیکنند. نمونه بارز آن کمپین «دو درجه کمتر» است که چندان در آن مشارکت نداشتند.»
عمیدی همچنین چالشهای پیوست فرهنگی را مقاومت در برابر تغییر، کمبود منابع مالی، روابط و عدم هماهنگی بین دستگاههای مختلف دانست و راهکار مقابله با این چالشها را آموزش و آگاهسازی مردم، تغییر سیاستها و قوانین ذکر کرد.
آگاهیبخشی و شفافیت اطلاعرسانی در بحران ناترازی انرژی
آخرین میزگرد این کنفرانس آگاهیبخشی و شفافیت اطلاعرسانی در بحران ناترازی انرژی بود که با حضور علیرضا خامسیان، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر معاون اول رئیسجمهور؛ علی ورامینی، سردبیر ماهنامۀ مدیریت ارتباطات و با مدیریت احسان پوری، کارشناس رسانه برگزار شد.
علیرضا خامسیان در ابتدای این میزگرد گفت: «یکی از بحرانهای اصلی ما بحران اطلاعرسانی است و بلای جان توسعۀ کشور ما موازیکاریهاست. وقتی امروز از ناترازی صحبت میکنیم، آیا مردم ما پذیرفتهاند که ما با ناترازی روبهروییم. به باور من بهدلیل عدم اعتماد نپذیرفتهاند. راهکار عملی آن تولید محتوای آموزشی، برگزاری کمپینهای آگاهیبخشی و تعامل مستمر با رسانههاست.»
او یکی از راههای رسیدن به این مرحله را اطلاعرسانی درست دانست که بخش اول آن شفافیت است و ادامه داد: «روابط عمومیها با آگاهیسازی و گفتمانسازی در این راه میتوانند کمک کنند. وقتی گفتمانسازی درست در رسانهها صورت نگیرد، مردم فکر میکنند نباید دربارهاش صحبت کنند، در نتیجه شکاف میان مردم و رسانهها بیشتر میشود.»
او در ادامه گفت: «یکی از گرفتاریهای ما این است که همهچیز را طبقهبندی میکنند. ما بههرحال باید بحث بنزین و تولید و مصرف آن را حل کنیم. اما ما گرفتار یکسری محرومیتهای بیمورد شدهایم؛ بیجهت به خیلی موضوعات مهر محرمانه میزنند، در حالی که باید شفاف باشیم و اگر همهچیز را به شکل شفاف بگوییم، مردم خیلی راحتتر میپذیرند.»
او همچنین تدوین سناریوهایی برای بحران ناترازی را یکی از راهکارهای حل این بحران دانست و تأکید کرد: «وقتی در کشور اتفاقی میافتد، همه دوست دارند دربارهاش حرف بزنند، در حالی که متولی آن باید صحبت کند؛ در غیر این صورت مردم با اطلاعات غلط سردرگم میشوند.»
امکان ارایه الگوهای مناسب در زمینه اطلاعرسانی در بحران ناترازیها وجود دارد
همچین در این پنل احسان پوری بیان کرد: واقعیت این است که مسئله انرژی شاید یکی از اولویتهای اصلی زندگی ما به شمار برود، اما شاید در اولویتهای اطلاع رسانی به عنوان یک مسئله اصلی تعریف نشده است.
وی در ادامه با اشاره به الگوهای موفقی در حوزه اطلاعرسانی در دنیا وجود دارد، گفت: این مسئله آنچنان مسئله پیچیدهای نیست با یک نگاه بهتر و درستتر امکان ارایه الگوهای مناسب در زمینه اطلاعرسانی در بحران ناترازیها وجود دارد.
وی افزود: شفافیت در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی درست انجام نمیشود و واقعیت این است که به نظر من مخاطب در این مسئله خیلی آگاهتر و از این فرایند جلوتر است.
آگاهیرسانی و شفافیت
علی ورامینی، سردبیر مجلۀ مدیریت ارتباطات نیز از دیدگاه مخاطب و روزنامهنگاری به بحث بحران ناترازی انرژی پرداخت و گفت: «من از سمت روزنامهنگاری مروری خواهم داشت که شاید آنتیتزی در برابر تز دوستان روابط عمومی باشد. وقتی از آگاهیرسانی و مردم صحبت میکنیم، انگار فقط داریم بین روابط عمومیها و دولت از یک اشتراک لفظی صحبت میکنیم؛ بدون اینکه مابهازایی داشته باشیم. اگر مرادمان از مردم یک چیز عینی است که میخواهیم زندگیشان را بهروزتر و مسائلشان را حل کنیم، یک صحبت است و اگر مرادمان از مردم تودهای است که میخواهیم با خود همراه کنیم، بحث دیگری است.»
او در ادامه تأکید کرد: «وقتی دربارۀ آگاهیرسانی و شفافیت صحبت میکنیم، آیا آن دادههای موردنظر، سازمان و ارگان ماست یا آن چیزی است که به بهروزی مردممان که قرار است سوژۀ ما باشند، کمک میکند. از نظر روزنامهنگاری و روابط عمومی این دو فقط اشتراک لفظی دارند و برای اینکه بتوانیم بحرانها را حل کنیم، روابط عمومیها هیچ راهی ندارند غیر از اینکه به همپوشانی با آن چیزی که مردم واقعاً هستند و آن چیزی که دادههایی که به بهروزی مردم کمک میکند، برسند و بر سر این دادهها به توافق دست یابند.»
او با بیان اینکه مواجهه با این موضوعات را به سه دسته تقسیم میکند، توضیح داد: «یک مواجهه کاملاً رادیکال است که یک سرش ایراناینترنشنال است و یک سرش روزنامۀ کیهان. یک سمت دیگر سمت دولت مستقر و سازمانهای مستقر است که وظیفۀ خود میدانند که آنچه را در سمت دولت اتفاق میافتد، به بهترین وجه نشان دهند و به گونهای بتوانند ویترین درست کنند. رویکرد سوم، رویکرد روزنامهنگارانه است که نه مثل ایراناینترنشنال رادیکال است، نه مانند دستۀ دوم. این دسته روزنامهنگاران حقیقی هستند که هر لحظه باید نشان دهند نسبتشان با واقعیت، معضلات و مشکلات چیست. وقتی از این سو نگاه کنیم، میبینیم که با کلانروایتی روبروییم که از ابتدای انقلاب شکل گرفته است. اتفاق تلخی که برای جوان دانشجوی ۱۹ساله افتاد که بخشی به خاطر تاریکی خیابان بوده، به سند چشمانداز ۱۴۰۴ ما نزدیک است؛ سندی که گفتمان رسمی کشور میخواهد آن را بسط دهد، به جایی رسیده که میگوییم برق خیابانی را که محل تردد دانشجویان است، روشن نگه دارید؛ یا نیروی انتظامی که برای فلان فراخوان نیرو بسیج میکند، چطور نمیتواند امنیت یک خیابان را تأمین کند. این را میگویم تا این نکته را بیان کنم که وقتی دادهها و آگاهیبخشی و شفافیت با زندگی اصلی مردم هیچ رد و نسبتی ندارد، روایت ما نیز دیگر کارکرد نخواهد داشت.»
دهمین کنفرانس روابط عمومی و صنعت با موضوع اصلی «نقش روابط عمومی در مدیریت بحران ناترازیها و توسعۀ صنعتی» ۲۷ بهمنماه در هتل المپیک تهران برگزار شد.
منبع خبر:
شارا
/ گزارش برگزاری دهمین کنفرانس روابط عمومی و صنعت
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.