هرسال وقتی که به روز ۲۷ اردیبهشت ماه، روز ارتباطات و روابط عمومی نزدیک می شویم؛ ناخودآگاه شور و شوق عجیبی پیدا می کنم و خاطرات بسیاری در ذهن و قلبم زنده می شود؛ سالها حضور در حوزه روابط عمومی و تجربیات تلخ و شیرین آن سبب گردیده که همواره بخش عمده ای از دغدغه ها و نگرانی های خود را در این حوزه بیایم. این یادداشت نیز به مناسبت روز روابط عمومی و با محوریت فعالیت روابط عمومی ها در شهرستان های استان تهران، آماده شده است که بی تردید به دلیل ساختار اداری موجود، تشابهات فراوانی با سایر استان ها و شهرستان ها نیز خواهد داشت.
غربت روابط عمومی در ساختار مدیریتی
در ساختار اداری ایران، به ویژه در شهرستانهای استان تهران، روابط عمومیها همواره با نوعی غربت و کمتوجهی مواجه بودهاند. این نهاد ارتباطی که میتواند پل مستحکمی بین دستگاههای اجرایی و افکار عمومی باشد، در عمل به بخشی حاشیهای تبدیل شده که بیشتر نقش توجیهگر و مجری را ایفا میکند تا مشاور راهبردی و کارشناس ارتباطات مدیران ادارات و دستگاه های دولتی.
چالشهای ساختاری: نگاه غیرحرفهای به روابط عمومی
۱. روابط عمومی به مثابه دستگاه تبلیغات
بسیاری از مدیران ارشد در شهرستانها، روابط عمومی را نه به عنوان یک واحد تخصصی که به عنوان بازوی تبلیغاتی خود میبینند. این نگاه سطحی باعث شده تا از ظرفیتهای مشاورهای و کارشناسی این بخش بهرهگیری لازم و مناسبی نشود و به مرور نیروهای متخصص و کارشناس جای خود را به نیروهایی بدهند که دیدگاه و نظر مدیر را بر دانش و تخصص ارتباطی خود ترجیح می دهند و یا چاره ای جز آن ندارند.
۲. مدیریت نمایشمحور
متأسفانه در بسیاری از موارد، مدیران به جای تمرکز بر شفافیت و پاسخگویی، به دنبال “دیده شدن” به هر قیمتی هستند. این رویکرد، روابط عمومیها را به سمت تولید محتوای نمایشی و فاقد عمق سوق داده است و این سیاست و استراتژی غلط و نامناسب سبب افزایش نارضایتی وکاهش اعتماد عمومی شده است چرا که در عصر تکنولوژی و ارتباطات تشخیص سره از ناسره برای مردم بسیار سهل و آسان شده است.
۳. ارتباطات موازی و حذف روابط عمومی از چرخه تصمیمگیری
معضل دیگر، تمایل برخی مدیران به ارتباط مستقیم با رسانهها، بدون حضور و مشورت روابط عمومی ها است. این کار نه تنها تخصص روابط عمومی را نادیده میگیرد، بلکه ممکن است به انتشار اطلاعات نادرست یا ناقص منجر شود که در بلندمدت با تنزل جایگاه روابط عمومی امکان بهره مندی از این قابلیت مهم در مواقع حساس و بحرانی نیز از بین می رود و به موازات آن پدیده های نامبارک دیگری در اطراف مدیران رشد می کند.
۴. فقدان برنامهریزی رسانهای منسجم
عدم برگزاری منظم نشستهای خبری، اجتناب از گفتوگوی شفاف با رسانهها در مواقع بحران، و نبود سیاستگذاری رسانهای یکپارچه از دیگر مشکلاتی است که ریشه در نگاه سنتی مدیران دارد که فقدان برنامه ریزی رسانه ای منسجم پیامدهای متعددی داشته است که می توان به کاهش اعتماد عمومی به دستگاههای اجرایی، شکلگیری شکاف اطلاعاتی بین مردم و مسئولان ، افزایش شایعات و اطلاعات نادرست و کاهش اثربخشی برنامههای دولتی به دلیل عدم همراهی افکار عمومی اشاره کرد.
الگوی موفق: نقش محوری روابط عمومی فرمانداریها
تجربه نشان داده است در شهرستانهایی که مدیران روابط عمومی فرمانداریها فعال و توانمند بودهاند، شاهد بهبود چشمگیر در عملکرد روابط عمومی سایر دستگاهها و ادارات نیز بوده ایم. این موفقیتها عمدتاً در ایجاد هماهنگی بین دستگاههای مختلف، تسهیل ارتباط با رسانههای محلی، افزایش شفافیت در عملکرد دستگاهها و بهبود تصویر سازمانی ادارات در نزد مردم نمود پیدا کرده است.
راهکارهای تحول: از شعار تا عمل
باتوجه به موارد ذکر شده، برای ارتقای جایگاه روابط عمومی ادارت و دستگاه های مختلف دولتی در شهرستانها، می توان پیشنهادات زیر را مطرح کرد:
۱. تقویت ساختاری
– ارتقای جایگاه سازمانی روابط عمومیها در چارت اداری
– اختصاص بودجه مناسب به فعالیتهای ارتباطی
– تجهیز روابط عمومیها به ابزارهای نوین ارتباطی
۲. ظرفیتسازی و آموزش
– برگزاری دورههای آموزشی مستمر برای کارشناسان روابط عمومی
– تبادل تجربه بین روابط عمومیهای موفق و سایرین
– آموزش مدیران ارشد درباره اهمیت روابط عمومی راهبردی
۳. نقش آفرینی شورای هماهنگی روابط عمومی
این شورا میتواند با اقدامات زیر نقش محوری ایفا کند:
– تدوین سند راهبردی ارتباطات برای شهرستان
– ایجاد بانک اطلاعات رسانههای محلی
– برگزاری منظم نشستهای مطبوعاتی
– نظارت بر عملکرد روابط عمومی دستگاهها
۴. مردممحوری و پاسخگویی
– ایجاد سامانههای مردمی برای دریافت نظرات و شکایات
– پاسخگویی سریع و شفاف به سوالات رسانهها
– انتشار منظم گزارش عملکرد دستگاهها
۵. فرهنگسازی رسانهای
– آموزش خبرنگاران محلی
– برگزاری جلسات مشترک با اصحاب رسانه
– تولید محتوای آموزشی برای عموم مردم
روابط عمومی؛ حلقه مفقوده مدیریت شهری
روابط عمومی در شهرستانها اگرچه سالهاست مورد غفلت قرار گرفته، اما میتواند به مهمترین بازوی مدیریتی برای تحقق شفافیت، پاسخگویی و اعتمادسازی تبدیل شود. این تحول نیازمند عزم جدی مدیران ارشد، بهویژه استانداران و فرمانداران است.
تقویت جایگاه روابط عمومیها نه هزینه که سرمایهگذاری هوشمندانهای برای بهبود حکمرانی محلی است و برای تحقق این امر پیشنهاد میشود سازمان مدیریت و برنامهریزی استانها با همکاری استانداریها، برنامهای جامع برای ساماندهی و توانمندسازی روابط عمومیهای شهرستانها تدوین کنند.
این برنامه باید شامل مولفههای آموزش، تجهیزات، ساختار سازمانی و شاخصهای ارزیابی عملکرد باشد تا در یک بازه زمانی مشخص، شاهد ارتقای محسوس جایگاه و عملکرد روابط عمومیها در سطح شهرستانها باشیم.
منبع خبر:
شارا
/ روابط عمومی در شهرستانها؛ از حاشیهنشینی تا موقعیت راهبردی
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.