وقتی آگاهی جمعی از دل تیترها شکل میگیرد
حادثهی ریزش ساختمان متروپل، بحران کمآبی در خوزستان، و اپیدمی کرونا از نمونههایی هستند که طی سالهای اخیر نشان دادند چگونه رسانهها، با پوشش مداوم، تحلیلمحور و گاه انتقادی، توانستهاند لایههای عمیقتری از جامعه را نسبت به مسائل روز حساس کنند.
به گفته دکتر فرشاد قنواتی، استاد ارتباطات دانشگاه تهران:
«آگاهیبخشی جمعی، تنها نتیجه ارائه اطلاعات نیست؛ بلکه به نوع روایت، تکرار هدفمند، درگیری عاطفی مخاطب و چارچوببندی پیام بستگی دارد. رسانهها اگر حرفهای عمل کنند، میتوانند به جای انفعال، احساس مسئولیت عمومی ایجاد کنند.»
قدرت رسانه در تحریک کنشهای مدنی و مردمی
در چند سال گذشته، کمپینهایی که از دل رسانهها برخاستند ـ مانند کمپینهای اهدای خون، نه به خشونت خانگی، یا همراهی با زلزلهزدگان ـ با استقبال گستردهی مردمی روبهرو شدند. این رخدادها نشان میدهند رسانهها نهتنها آگاهی میدهند، بلکه قابلیت بسیج اجتماعی را نیز دارند.
تحقیقات منتشرشده در مجله بینالمللی ارتباطات جمعی (۲۰۲۳) تأکید میکند که رسانههای محلی و شبکههای اجتماعی در بحرانهای طبیعی، تا ۶۵٪ سطح مشارکت مردم را نسبت به شرایط عادی افزایش دادهاند.
از سواد رسانهای تا مسئولیت رسانهای
آگاهیبخشی بدون سواد رسانهای، ناتمام و بعضاً خطرناک است. مخاطب باید بتواند صحت اطلاعات را تشخیص دهد، با روایتها مواجهه انتقادی داشته باشد، و تأثیرپذیری خود را مدیریت کند. از سوی دیگر، رسانهها نیز وظیفه دارند تا اخلاق حرفهای، شفافیت، راستیآزمایی و پرهیز از هیجانات کاذب را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهند.
رسانهها در خدمت اعتمادسازی عمومی
در دورانی که بیاعتمادی اجتماعی یکی از بحرانهای جدی جوامع مدرن است، رسانهها ـ اگر با صداقت، تخصص و پاسخگویی همراه باشند ـ میتوانند پیوند میان مردم و نهادها را ترمیم کنند.
دکتر سمیه رضوی، تحلیلگر حوزه رسانه، معتقد است:
«رسانهای که بیطرفی و شفافیت خود را حفظ کند، به مرور زمان تبدیل به مرجع مورد اعتماد مردم میشود؛ و این اعتماد، زیربنای مشارکت آگاهانه است.»
جمعبندی: رسانه بهمثابه محرک توسعه اجتماعی
رسانهها دیگر صرفاً آینهی واقعیت نیستند؛ آنها سازندهی آگاهی جمعی، فعالکنندهی مشارکت اجتماعی، و بسترساز توسعهی پایدار هستند. هرجا رسانه مسئولانهتر و حرفهایتر عمل کند، جامعه آگاهتر، مشارکتپذیرتر و مقاومتر خواهد بود.