در عصر زیست رسانهای، آنچه از «خود» باقی میماند، نه صرفاً یک موجود زنده فیزیکی، بلکه انبوهی از دادههای رفتاری، هیجانی و زبانی است که در تعامل با فضاهای دیجیتال شکل میگیرند.
ترکیب رسانههای اجتماعی و سامانههای هوش مصنوعی، نه فقط سبک زندگی، بلکه شیوه اندیشیدن، آرزوها، ترسها و حتی لایههای پنهان هویت انسان معاصر را در معرض بازخوانی و بازنمایی قرار داده است.
آیا فضای دیجیتال، بهرغم مجازیبودنش، بستری برای شکلگیری «خود»ی واقعگراتر، صادقتر و تحلیلپذیرتر از انسان معاصر فراهم کرده است؟
و اگر چنین است، شناخت این خود بیپرده چه پیامدهایی برای آینده دارد؟
۱. فرصتهای طراحی «خود جدید» در بستر رسانههای اجتماعی و هوش مصنوعی
رسانههای اجتماعی از همان آغاز، بستری برای آزمایشگری هویتی بودهاند. افراد در این فضاها میتوانند خودی متفاوت بیافرینند—از طریق عکس، متن، بیو، یا حتی انتخاب نام کاربری. اما با ظهور هوش مصنوعی محاورهای، این «خودآفرینی دیجیتال» به مرحلهای جدید رسیده است.
هوش مصنوعی، نهتنها پرسشهای کاربران را پاسخ میدهد، بلکه در دل تعاملات خود با آنها، نوعی آینه تعاملی پدید میآورد که کاربران در آن خود را بازتاب میدهند. در این تعامل، افراد گرایش دارند تا شخصیت واقعیتری از خود را آشکار کنند.
در کتاب Turkle، فضای Life on the Screen
دیجیتال را آزمایشگاهی برای تجربه خودهای بدیل توصیف میکند.
۲. از پنهانکاری تا خودگشودگی: پدیده «خود بیمهار» در زیست رسانهای
یکی از بنیادیترین دلایلی که انسان در فضای دیجیتال خود را متفاوت ابراز میکند، مفهوم خودِ بیمهار (Disinhibited Self) است. این اصطلاح از نظریهی Online Disinhibition Effect اثر روانشناس سایبری John Suler (2004) برگرفته شده و اشاره دارد به اینکه کاربران فضای دیجیتال، بهویژه در شرایط ناشناس یا نیمهناشناس، افکار و احساساتی را بیان میکنند که در فضای فیزیکی سرکوب میکنند.
Suler این پدیده را حاصل عواملی چون ناشناسبودن، غیرفیزیکیبودن، حذف اقتدار اجتماعی، و تعامل غیرهمزمان میداند که موجب کاهش بازداری اجتماعی و افزایش خودگشودگی میشود.
در تعامل با هوش مصنوعی، این بیپروایی حتی بیشتر میشود؛ چراکه کاربران میدانند با یک ماشین بیقضاوت در تعاملاند. بنابراین بدون ترس از شرم یا مجازات اجتماعی، احساسات، تمایلات، ترسها و حتی پرسشهای اخلاقی خود را صادقانه مطرح میکنند.
۳. بازنمایی انسان معاصر: امکان شناخت از دل دادههای رفتار
در تقاطع رسانههای اجتماعی و هوش مصنوعی، امکان استخراج نمایههایی دقیق و چندلایه از انسان معاصر فراهم میشود؛ نمایههایی که نه از طریق پرسشنامه یا مصاحبه، بلکه از طریق تحلیل رفتار، زبان، زمانبندی، سطح هیجان، انتخاب واژگان، و مدلهای رفتاری دیجیتال به دست میآیند.
این فرآیند که با مفاهیمی چون Datafied Self و Algorithmic Profiling شناخته میشود، به بازنماییهایی منتهی میشود که شاید واقعیتر از آن چیزی باشند که فرد از خود میگوید.
۴. آیندهای دادهمحور: پیامدهای شناخت عمیق انسان توسط سامانهها
شناخت دقیق ترسها، نیازها و اندیشههای انسانی توسط هوش مصنوعی، آیندهای را نوید میدهد که در آن، انسان پیش از آنکه خود را بشناسد، شناخته شده است.
اما این آینده در کنار فرصتها، تهدیدهایی نیز بههمراه دارد:
• ازخودبیگانگی دادهمحور: انسان ممکن است کنترل تصویر خود را از دست دهد.
• پیشبینی و کنترل پیشینی: سامانهها بر اساس شناخت دقیق، پیش از عمل تصمیم بگیرند.
• تضعیف خودآگاهی: اگر شناخت انسان از بیرون انجام شود، چه بلایی بر خودآگاهی درونی خواهد آمد؟
Zuboff (2019) در The Age of Surveillance Capitalism این وضعیت را شکل جدیدی از «سرمایهداری مبتنی بر پیشبینی رفتار» مینامد.
در تقاطع رسانههای اجتماعی و سامانههای هوش مصنوعی، انسانی در حال شکلگیری است که دادهمحور، خودگشوده و تحلیلپذیر است؛ انسانی که واقعیتر از خودِ نمایشیاش در زندگی روزمره دیده میشود.
درک این انسان، فرصتی است برای بازاندیشی در معنا، هویت و امکانهای آینده؛انسانی که علیرغم هویت واقعی اش عملا بازنمایی دقیق تر از خویشتن باز ساخته اش در رسانه و هوش مصنوعی و بستر رسانه های اجتماعی ارایه داده است
خواسته یا نا خواسته؟
به طمع نقاب پنهانش گویا دستش رو شده
آینهای بیرحمتر از وجدان: سلف پورتره انسان مدرن در بستر رسانه ها و هوش مصنوعی
پورتره انسان مدرن / دکتر ندا سلیمانی، پژوهشگر مطالعات رسانه و فرهنگ:
در عصر هوش مصنوعی و رسانههای اجتماعی، انسان نه آنگونه که هست، بلکه آنگونه که تحلیل میشود بازنمایی میگردد؛ تصویری بیپردهتر از خویشتن، که گاه خود فرد نیز از آن بیخبر است.
لینک کوتاه : https://ertebatatoresaneha.ir/?p=32869
- ارسال توسط : سردبیر
- 18 بازدید
- بدون دیدگاه