در روز چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲، ششمین سمینار بینالمللی سواد رسانهای و اطلاعاتی کرسی یونسکو، با عنوان «دوفضاییشدن جهان» در دانشکدۀ مطالعات جهانِ دانشگاه تهران برگزار شد. این سمینار که در چارچوب دوازدهمین هفتۀ جهانی سواد رسانهای و اطلاعاتی (۲ تا ۹ آبان) برگزار شد، به موضوعاتی چون تأثیر فضای مجازی بر فرهنگ و تحولات جهانی پرداخت. این سمینار بینالمللی با عنوان «دستور کار جمعی جهانی» با مشارکت همراه اول و دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، و ۹ سخنران از هند، اتریش، ترکیه، پرتغال، روسیه، فیلیپین، مالزی و بریتانیا، و پژوهشگران داخلی از دانشگاهها و مراکز مختلف و با برگزاری چهار کارگاه تخصصی، و جمعبندی مباحث مطرحشده در اختتامیه، و برنامهریزی برای برگزاری سمینار هفتم در سال آینده به کار خود پایان داد. در این سمینار بینالمللی بیش از ۳۰۰ نفر از پژوهشگران و اساتید دانشگاه بهطور حضوری و بیش از ۲۰۰ نفر بهطور مجازی شرکت داشتند. همچنین بنا به اعلام همراه اول، بیش از ۱۱ هزار نفر در روبیکا در این سمینار بینالمللی شرکت کردند.
یکی از سخنرانان این سمینار بینالمللی، مصطفی ظهوری، دانشجوی دکترای حقوق در دانشگاه شیراز، بود. ایشان مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه مازندارن و مدرک کارشناسی ارشد حقوق خصوصی خود را از دانشگاه تهران دریافت کرده است. گفتنی است که ایشان علاقۀ زیادی به پژوهش دارد و هماکنون به عنوان پژوهشگر در دانشگاه تهران مشغول به کار است. او چند مقاله دربارۀ تلاقی حقوق، سیاست و مطالعات سایبری منتشر کرده است. ظهوری در این سمینار مقالهای با عنوان «ترامپ و اخبار جعلی: یک سادگی پیچیده» ارائه داد که در آن به بررسی تأثیرات و پیامدهای رابطه دونالد ترامپ با مسئله اخبار جعلی پرداخت.
ظهوری در مقالۀ خود میگوید که اخبار جعلی قدمتی دیرینه دارد و شاید بتوان ادعا کرد که عمر اخبار جعلی با عمر انسان بر روی کردۀ زمین برابری کند؛ زیرا همواره منافع عدهای از انسانها بر این بوده است که با رواج اخبار جعلی فضای گفتمانی بین انسانها را تیره و تار کنند تا از این طریق بتوانند به منافع و خواستههای خود برسند.
ایشان در مقالۀ خود به این موضوع اشاره میکند که که با گسترش شبکههای اجتماعی و مراجعات مکرر دونالد ترامپ به آنها، این موضوع به یکی از مسائل مهم در متون علمی تبدیل شده است. او میگوید که هدفش از نوشتن این مقاله این بوده است که نگاهی اجمالی و در عین حال چندوجهی به رابطۀ پیچیدۀ بین ترامپ، رئیسجمهور چهل و پنجم ایالات متحده آمریکا، و اخبار جعلی بیندازد و بر پیچیدگیها و تأثیرات این رابطه نوری بیفکند. ایشان به صراحت هدفش را بررسی پیامدهای این رابطۀ دوسویه، در طول سالهای ریاستجمهوری دونالد ترامپ عنوان میکند؛ یعنی سالهای ۲۰۱۷-۲۰۲۱٫
رئیسجمهوری ترامپ با رویکردی منحصر به فرد و شاید بیسابقه به ارتباطات عمومی شناخته میشود. رویکردی که مرزهای بین واقعیت و تخیل را مبهم و مشوش کرده است. استفادۀ مداوم او از توییتر به او این امکان را میداد که کانالهای خبری سنتی را دور بزند و به طور مستقیم با مردم آمریکا ارتباط برقرار کند. این سبک ارتباطی که بدون فیلتر و اغلب بر اساس واکنشهای لحظهای بود، تأثیر عمیقی بر انتشار و درک اخبار جعلی گذاشت. ایشان در ادامه میگوید که در طول آن سالها به طور مداوم شاهد بودیم که ترامپ با برچسب زدن به تحقیقات خبری که به نفع او نبود، آبهای گفتمان عمومی را آشفته کرد. او با استفاده از برچسب «خبر جعلی» به اخبار و اطلاعاتی که علیهاش بود فضایی به وجود آورد که در آن همواره صحت اطلاعات مبهم و مغشوش بود. ترامپ با جعلی خواند اخبار و اطلاعات علاوهبر اینکه چشمانداز رسانهها را تیره و تار کرد، سبب شد که فضای رسانههای خبری دوقطبی شود. یکی از پیامدهای کار او رواج بیاعتمادی به بنگاههای خبری تثبیت شده بود. همچنین او با این ترفند منابع جایگزینی را مطرح کرد که عموماً اخباری غیر قابل اعتماد و نادرست ترویج میدادند.
ظهوری که در مقالۀ خود به پیامدهای رابطۀ بین ترامپ و رسانهها را پرداخته است، او نشان میدهد که چگونه نگرش تحقیرآمیز ترامپ نسبت به روزنامهنگاری سنتی و ترویج تئوریهای توطئه، سبب ترویج و تقویت اطلاعات نادرست میشود. او با این کار پایههای ایالات متحدۀ آمریکا را تضعیف کرد. از سوی دیگر، ترامپ با این کار، البته شاید به صورت ناخواسته، مسئلۀ اخبار جعلی را در مرکز توجه گفتمان عمومی قرار داد و گفتگوهای مهمی را در زمینۀ سواد رسانهای، بررسی حقایق و مسئولیتهای مصرفکنندگان و تولیدکنندگان اطلاعات آغاز کرد.
ظهوری در ادامۀ سخنرانی خود به این موضوع اشاره کرد که بررسی دقیق پیامدهای ارتباط ترامپ و موضوع «اخبار جعلی» سبب شده است که طیف وسیعی از پیامدهای این رابطه، مادۀ خام پژوهشی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد که با تحلیل آنها و دقیق شدن در زوایا و نقاط تاریک آن بتوانند، سیر دموکراسی در ایالات متحدۀ آمریکا را بررسی کنند. او همچنین معتقد است که این شرایط سبب شد که توجه به نقش حقیقت، به عنوان عنصری مهم در بررسی جامعۀ پسا-حقیقت، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شود.
ظهوری بر این باور است که درک عمیق این رابطۀ دوسویه میتواند به مواجهۀ ما با چالشهای پیچیدۀ ناشی از انتشار «اخبار جعلی» در جامعۀ کنونی کمک شایانی کند.