دکتر مهدی شیرمحمدی / رژیم صهیونیستی روز ۲۳ خردادماه با نقض آشکار حقوق بین‌الملل و حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران، مناطقی در تهران و برخی دیگر از شهرها از جمله تأسیسات هسته‌ای کشور را هدف حمله نظامی قرار داد. در این اقدام تروریستی، شماری از دانشمندان، نظامیان و شهروندان غیرنظامی به شهادت رسیدند.
در ادامه این تجاوز، ایالات متحده آمریکا نیز بامداد یکشنبه (اول تیرماه) با حمله مستقیم به سایت‌های هسته‌ای فردو، نطنز و اصفهان، عملاً به جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران پیوست.رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران سعید اوحدی اعلام کرد: آمار شهدا و مجروحان جنگ ۱۲ روزه تا به امروز شهادت ۱۰۶۲ نفر محرض شده و۵۸۰۰ نفر مجروح هستند. همچنین حدود ۱۰۰ نفر مجروح بستری داریم که ۳۵ نفر از این تعداد در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند و حال چندنفرشان مساعد نیست. رئیس بنیاد شهید بیان داشت: ۱۲۶ زن قهرمان مظلومانه در این جنایت شهید شدند. ۴۷ شهید زیر ۱۸ سال بودند.
در چنین شرایطی که خانواده های ایرانی داغدار و عزادار از دست دادن عزیزانشان هستند و در شهرهای مختلف در حال تشیع مطهر پاک شهدا می باشند، مسعود پزشکیان ریاست جمهور ایران روز دوشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۴ در گفت‌وگو با تاکر کارلسون، روزنامه‌نگار مطرح امریکایی اعلام کرد: « این جنگ آمریکا نیست، بلکه جنگ نتانیاهو است. ما برای بازگشت به مذاکرات مشکلی نداریم. ایران آماده از سرگیری مذاکرات درباره برنامه هسته‌ای‌اش است.»
در همین راستا رئیس جمهوری اسبق ایران سید محمد خاتمی نیز با صدور پیامی خطاب به دولت آمریکا اعلام کرد: «امروز به رغم دشواری‌های متعدد و پیچیده دست ایران برای مذاکره و حل مسائل مزمن و جدید بسته نیست. »در پاسخ به این پیغام های روسای جمهور ایران وبرخی چهره های دولتی اصلاح طلب در تاریخ چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ ترامپ رئیس جمهور آمریکا مدعی شد: تهران امیدوار است با ایالات متحده مذاکره کند، اما او عجله‌ای برای گفت و گو با ایران ندارد.این سخنان روسای جمهور ایران در حالی صورت می پذیرد که چند سال قبل در تاریخ۲۵/۱۲/۱۳۹۹ دکتر سید محمد صدر معاون وزارت خارجه در دولت اصلاحات سید محمد خاتمی در مصاحبه با سایت جماران در خصوص مذاکره ایران با آمریکا بر سر برجام می گوید:«در این شرایط دیوانه ای به نام ترامپ بر سر کار آمد و زیر میز زد و تمام توافقات را زیر پا گذاشت. ترامپ غیر از اینکه به لحاظ روانی آدم متعادلی نبود و آدم افراطی و تند و نژادپرستی بود، اصلا نه دیپلمات بود، نه سیاسی بود و نه سابقه حکومتی داشت. فقط یک آدم موفق در تجارت و اقتصاد بود. البته من دقیق نمی‌دانم که آنجا چه طور موفق بوده است. آنجا تجربه کرده بود که همیشه برای اینکه سود بیشتر ببری باید اول به طرف مقابل فشار بیاوری و خوب که فشار آوردی طرف مقابل تسلیم خواسته‌های تو می‌شود و پیشنهاداتت را می‌پذیرد و تو سود بیشتر می‌بری.»
بامداد شنبه، اول تیرماه ۱۴۰۴، ایالات متحده آمریکا به دستور مستقیم دونالد ترامپ، سه تأسیسات کلیدی هسته‌ای ایران ،فردو، نطنز و یک سایت مشکوک به ذخیره اورانیوم در نزدیکی اصفهان را بمباران کرد. این حمله، که با استفاده از بمب‌افکن‌های B-2 و موشک‌های کروز تاماهاوک پرتاب شده از زیر دریایی صورت گرفت، نخستین مداخله مستقیم نظامی ایالات متحده علیه خاک ایران محسوب می‌شود؛ اقدامی که می‌توان آن را نقطه عطفی خطرناک در برهه کنونی قلمداد کرد.این اقدام که به‌وضوح ورود رسمی آمریکا به جنگی دیگر در منطقه غرب آسیا تعبیر می‌شود، واکنش‌ها و تحلیل‌های گسترده‌ای را در عرصه بین‌المللی و به‌ویژه در داخل خود ایالات متحده به دنبال داشت. از یک سو، ترامپ در پیام خود با لحنی پیروزمندانه اعلام کرد که «تأسیسات کلیدی غنی‌سازی هسته‌ای ایران به‌طور کامل و تماماً نابود شده‌اند» و از سوی دیگر تهدید کرد که «اگر صلح به‌سرعت برقرار نشود، حملات بعدی در راه خواهد بود؛ حملاتی بزرگ‌تر و آسان‌تر».
ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری خود نیز چهره‌ای متناقض از خود به نمایش گذاشته بود؛ از یک سو مدعی مخالفت با جنگ‌های بی‌پایان آمریکا در غرب آسیا بود و از سوی دیگر، فرمان ترور شهید سرلشگر قاسم سلیمانی را در سال ۱۳۹۸ صادر کرد. اکنون نیز ایشان، همان روایت قدیمی را تکرار می‌کند: «صلح از طریق قدرت.» اما آیا صلحی که بر ویرانه‌های تاسیسات اساسی یک کشور و در سایه تهدیدات پی‌درپی بنا شود، واقعاً صلح است یا ادامه جنگ به شکلی دیگر؟
شریک اروپایی ایشان «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه در سخنرانی خود به مناسبت روز ملی این کشوراعلام کرد:برای اینکه در این دنیا آزاد باشیم، باید از ما بترسند، برای اینکه از ما بترسند، باید قدرتمند باشیم. برای این هدف، ملت ما باید قوی‌تر باشد.در همین راستا شبکه خبری نیوزمکس آمریکا در جریان سفر اخیر بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم جعلی منحوس اسرائیل به آمریکا به گفت‌وگو با او پرداخته است. گفت‌وگویی که در بلر هاوس اقامتگاه رسمی مهمانان رئیس‌جمهور ایالات متحده انجام شده است.نتانیاهو در اظهاراتی که تلویحا به آنچه میان او و ترامپ در سفر اخیرش به آمریکا گذشته به «صلح از طریق قدرت» اشاره می‌کند. او گفته «ما دکترین مشترکی با رئیس‌جمهور ترامپ داریم: صلح از طریق قدرت. ابتدا قدرت، سپس صلح.
همانطور که در توافق‌های ابراهیم با چهارکشور عربی صلح برقرار کردیم، اکنون پس از پیروزی بر ایران، باید این پیروزی را حفظ کنیم و مانع از سرگیری برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران شویم. همچنین باید از این پیروزی برای ایجاد صلح در منطقه استفاده کنیم.
ایران کشوری بزرگ با ۹۰ میلیون جمعیت و تسلیحات مرگبار است. اما ما با عملیات اطلاعاتی، سایبری و هوایی پیچیده‌ای که شاید یکی از چشمگیرترین عملیات‌های تاریخ باشد، آنها را متوقف کردیم.اصطلاح “صلح از طریق جنگ” به این ایده اشاره دارد که از طریق جنگ و تسلط نظامی می‌توان به صلح پایدار دست یافت. این دیدگاه که اغلب با آدولف هیتلر و حزب نازی مرتبط است، بر این باور است که تضعیف یا نابودی دشمنان، به ویژه از طریق جنگ، منجر به برقراری نظم و ثبات جدیدی خواهد شد که در نهایت صلح را به ارمغان می‌آورد. با این حال، این ایده در عمل به فاجعه جنگ جهانی دوم منجر شد و به هیچ وجه نمی‌تواند به صلح پایدار منجر شود. قبل از هیتلر هم ناپلئون بناپارت از این ایده بهره برد. ناپلئون معتقد بود که با پیروزی در جنگ و تحمیل اراده خود بر دشمنان، می‌تواند صلح را برقرار کند. این سیاست با تکیه بر قدرت نظامی و دیپلماسی متکی بر تهدید و اجبار، در طول دوران حکمرانی ناپلئون به کار گرفته شد و منجر به شکل‌گیری امپراتوری ناپلئونی و تغییرات گسترده در نقشه اروپا شد. با این حال، این سیاست صلح از طریق جنگ، همواره با موفقیت همراه نبود. ناپلئون بارها با ائتلاف‌های نظامی کشورهای اروپایی روبرو شد و در نهایت در جنگ با ششمین ائتلاف، شکست خورد و از قدرت خلع شد. شکست در روسیه و نبرد واترلو نیز نشان داد که قدرت نظامی نمی‌تواند همواره ضامن صلح پایدار باشد.
هنری کیسینجر، پیشگام مفهوم منافع ملی موسوم به realpolitik، از «صلح از طریق قدرت» صحبت کرده بود، اما این ایده ریشه‌های عمیق‌تری دارد.وگتیوس، استراتژیست نظامی رومی قرن چهارم پس از میلاد، نوشته است: «اگر صلح می‌خواهی، برای جنگ آماده شو» و قبل از او، امپراتور روم با ساختن دیوار‌های دفاعی به دنبال ثبات بود.ترامپ، که هم قول ارتش قوی و هم برای پایان دادن به جنگ‌ها یا اجتناب از آن را داده است، در اعلامیه‌هایی وعده «صلح از طریق قدرت» را داد.
در حال حاضر بدهی ملی آمریکا از ۳۶ تریلیون دلار فراتر رفته است. این رقم معادل بیش از ۱۲۲ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا است و همچنان در حال افزایش است.
تجربه تاریخی نشان داده که سلسله جنگ‌های آمریکا در ویتنام، عراق و افغانستان، ضمن هدررفت میلیاردها دلار و به بارآوردن خسارات جانی فراوان، باعث ایجاد آسیب های جسمی و روانی برای نظامیان آمریکا شد. اغلب سربازان بازگشته از میدان نبرد، با اختلالات روانی دست به گریبان هستند که ادامه روند زندگی را برایشان غیرممکن می‌سازد. در جنگ ویتنام ۵۸ هزار آمریکایی کشته شدند. ترامپ اعلام کرده: «روزانه به طور میانگین ۲۰ کهنه سرباز و نظامی آمریکایی خودکشی می‌کنند؛ یعنی سالانه بیش از ۶ هزار نظامی جان خود از دست می‌دهند؛ باورکردنی نیست. این آمارِ سرسام‌آور یک تراژدی بزرگ است».در غزه نیز وزارت بهداشت غزه اعلام کرده از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، تعداد شهدای حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه به ۵۸۵۷۳ تن و تعداد مجروحان به ۱۳۹۶۰۷ تن رسیده است. در این شرایط بر اساس گزارش «هاآرتص» ۹ هزار نظامی صهیونیست از آغاز جنگ علیه نوار غزه خدمات روان درمانی دریافت کرده‌اند و یک چهارم آنها دوباره به جنگ بازنگشته‌اند. این نظامیان از ابتدای جنگ غزه تاکنون با مشکل‌های روانی، اختلالات روحی، استرس پس از سانحه و … مواجه بوده‌اند.اختلال روانی نظامیان صهیونیست در نتیجه جنگ در غزه و عدم دستیابی به نتایج ملموس از سوی ارتش و همچنین تحت تأثیر نگرانی از کمین نیروهای حماس در غزه تشدید شده‌است.نتانیاهو در محاصره رسوایی‌های داخلی و شکست‌های نظامی قرار گرفته، به جنگ به مثابه سپری برای پنهان کردن ضعف‌ها چنگ می‌اندازد.رویکرد نتانیاهو، یک فرمول نخ‌نما، اما همچنان کارآمد در دیکتاتوری‌ها و رژیم‌های بحران‌زده است: برای فرار از مشکلات داخلی، یک بحران خارجی بسازید. سال‌هاست که نتانیاهو از این تاکتیک برای بقا در قدرت استفاده کرده است. هر بار که فشار پرونده‌های فساد یا انتقادات داخلی افزایش می‌یابد، او با تشدید تنش‌ها در منطقه، حملات نظامی و یا تهدیدات بی‌اساس، فضای عمومی را به سمت مسائل امنیتی سوق می‌دهد. هدف واضح است: در زمان جنگ، هیچ‌کس جرأت نمی‌کند از فساد بگوید، از مشکلات اقتصادی بگوید، از بی‌کفایتی بگوید. همه باید پشت “رهبر زمان جنگ” جمع شوند.در چنین شرایطی حساس و مهمی در کشور آقای پزشکیان ریاست جمهور ایران و آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهوری اسبق ایران و همفکرانشان باید به این نکته توجه کنند که مانند آن مغازه دار میدان تجریش در جنگ ۱۲ روزه نباشند که صاحب مغازه در آن لحظه که مشغول تماشای بی‌بی‌سی فارسی بود؛ همان شبکه‌ای که به توجیه حملات رژیم صهیونیستی مشغول بود. درست در زمانی که بی‌بی‌سی در حال سفیدشویی جنایت‌های اسرائیل و فرو کردن این موضوع که “اسرائیل به غیرنظامی ها حمله نمی‌کند” ، بمب به وسط مغازه ش اصابت می‌کند.ما از مسیر دیپلماسی حمایت می‌کنیم اما به شرط آنکه مذاکرات از موضع عزت باشد نه ذلت! وقتی آمریکا مذاکره را ابزاری برای فریب ایران و پوشش حمله نظامی ناگهانی رژیم صهیونیستی قرار داده، دیگر نمی‌توان مانند سابق مذاکره کرد؛ باید پیش شرط‌هایی گذاشت و تا تحقق کامل آنها هیچ مذاکره جدیدی صورت نگیرد. اخیرا شبکه ۱۲ رژیم منحوس جعلی صهیونیستی اعلام کرده ؛ هدف حمله رژیم جعلی صهیونیستی، به سوریه،کاخ ریاست جمهوری سوریه بوده است.یک هفته قبل بر روی بیلبوردهای بزرگ دمشق در کنار جولانی تصویر ترامپ به عنوان حامی و ناجی سوریه دیده می شد و همین دو هفته قبل جولانی به صراحت اعلام کرد که با رژیم هیچ مخاصمه ای ندارند.این است عاقبت سلاح برزمین گذاشتن به بهانه رفع تحریم ها و صلح را در منطقه جاری کردن.امروز دولت آقای پزشکیان به جای دلخوش کردن با مذاکره بیهوده با آمریکا بهتر است همانطور که آقای محمد منان رئیسی نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی خود در نشست علنی (چهارشنبه ۲۵ تیرماه) مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد: «با اشاره به اینکه بازداشتی افغانی داشته‌ایم اما به جرم جاسوسی نبوده و جرائم دیگری داشته‌اند، متاسفانه مسئله نفوذ درحال فروکاهی به گل محمد و جان محمدهای سر کوچه است. آیا افغانی ها اطلاع داده اند شورای امنیت ملی فلان روز در فلان مکان جلسه دارد؟ آیا افغانی ها اطلاع داده اند سحر آغاز حمله، سردار سلامی کجا حضور داشته است؟ افغانی ها اعلام کرده اند سردار حاجی زاده کجا با معاونین خود جلسه دارد؟ چرا نمی‌رویم باگ‌های امنیتی را شناسایی کنیم؟ چرا پاسخگو نیستیم و جواب درستی به ملت نمی‌دهیم؟ چرا با آیین نامه ارتقاء طراحی شده توسط وزارت علوم با دست خودمان دانشمندان هسته ای را به جهان معرفی می‌کنیم . آنها را مجبور می‌کنیم پژوهش‌های خود را در ژورنال‌های بین المللی منتشر کنند و اگر مقاله خود را منتشر نکنند مشمول ارتقاء نمی‌شوند.دانشمندان هسته‌ای که قصد انجام تحقیقات دارند امنیت جانی ندارند. چرا آیین نامه ارتقاء را اصلاح نمی‌کنید؟ چرا لایه بندی علم را باز می‌کنیم، کدام کشور دانشمندان علمی خود را اینگونه در معرض خطر قرار می‌دهد؟ما از مسیر دیپلماسی حمایت می‌کنیم، اما به شرط آنکه از موضع عزت باشد، نه ذلت. معنایی ندارد که همان روزی که رئیس‌جمهور آمریکا توییت تهدیدآمیز می‌زند، برخی از مسئولان داخلی ما بگویند “ما آماده مذاکره‌ایم”. اگر حساب رسمی کاخ سفید شعار تقابل می‌دهد، چرا باید ما پیام مذاکره بدهیم؟ این مردم دوازده روزه، تمام‌قد پای انقلاب ایستاده‌اند، شایسته‌ی تحقیر نیستند. مذاکره بله، اما از موضع قدرت و احترام به ملت.ما با دیپلماسی همراهیم، اما به شرط حفظ کرامت و حرمت ملت بزرگ ایران.» بنابراین همه مسئولان کشوری باید طبق فرمایشات مقام معظم رهبری مدظله العالی قدم بردارند به جای مذاکره بیهوده با آمریکا دنبال مسئله‌ی پیگیری محاکمِ حقوقی بین‌المللی درباره‌ی رسیدگی به این جنایات اخیر باشند. بایستی یقه‌ی جنایتکار گرفته بشود. واقعیت آن است آنروز که شهید اسماعیلی هنیه ساعت ۲ بامداد ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ پس از شرکت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان، با اصابت موشک پرتاب‌شده از هوا به محل اقامت خود در یکی از آسایشگاه‌های جانبازان در شمال تهران به‌همراه یکی از محافظانش (وسعیم شعبان) ترور و کشته شد. و از طرفی آنروز که اراذل و اوباش زن و مرد را در فتنه ۱۴۰۱ دشمنان با پول و دلار و رمز ارز تا گلو مسلح و تجهیز برای آشوب های خیابانی می کردند مسئولان امنیتی و اطلاعاتی ما می بایست موضوع نفوذ را بیشتر مورد توجه قرار می دادند.امروز دولت برای تقویت انسجام ملی در کشور می بایست توجه به معیشت مردم داشته باشد. باید مشکلات مردم را حل کرد. پول ملی باید تقویت شود. به مسئله تامین رفاه و امنیت اقتصادی مردم توجه شود. همچنین دولت باید به دنبال پوست‌اندازی مدیریتی و اجرایی در کشور به نفع جوانان باشد، درواقع، از این طریق، پیوند بخش عمده جمعیت کشور که جوانان هستند با نظام بیش از پیش مستحکم می‌شود. چنانچه امروز شاهدیم دشمنان نظام با اقدامی هدفمند در فینال فوتبال جام باشگاه جهان بر فغانی و در جاهای دیگر بر امثال فغانی های دیگرعلیه کشور سرمایه گذاری می کنند به این خاطر است دشمنان مانند مگسی می مانند که بر روی زخم های ما می نشینند و از این طریق سعی در ضربه زدن به منافع ملی کشور ما دارند.امروز دولت،مجلس و قوه قضاییه می بایست ضمن توجه به معیشت مردم و مهار تورم افسار گسیخته و برخورد قاطع با فساد و رانت خواری در کشور اقدام جدی و اهتمام ورزند. توجه به مردم بخصوص جوانان با ایجاد افزایش روحیه امید و نشاط جلوی مهاجرت نخبگان را از کشور بگیرند.موجبات تقویت و انسجام ملی را فراهم سازند.
