ارتباطات چه در فارسی و چه در انگلیسی (Communications) دستکم به سه معنا بکار میرود:
- ارتباطات، به معنای ابزارها و تکنولوژیهای ارتباطات، مثلاً شرکتهای ارتباطاتی و مخابراتی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، یا ابزارهای ارتباطاتی مثل گوشی موبایل
- ارتباطات، به معنای انواع تعاملات بین فردی، مهارتهای ارتباطاتی (Communications Skills)، ارتباطات مؤثر، فن بیان و شیوایی سخن، گفتوگوهای حساس، مهارت مذاکره، نحوۀ ارائۀ خوب، مردمداری و خوشخلقی، داشتن ارتباطات و نتورک بالا و…
- ارتباطات، در معنای علوم ارتباطات، نظریههای ارتباطات، ارتباطات و برند، ارتباطات و روابطعمومی (Public Relations)، ارتباطات سازمانی (Corporate Communications)، ارتباطات بازاریابی.
این ۳ تا تقریباً هیچ ربطی به هم ندارند و هر کدامشان دانشها یا مهارتهای مستقلی هستند اما درعینحال ریشۀ بسیاری از بدفهمیها هم هستند. بهخصوص خیلیها فکر میکنند ۳ همان ۲ است و فکر میکنند مثلاً سخنگوی یک سازمان یا مدیر روابطعمومی باید دومی را داشته باشد. راستش یک ربطهایی هم دارند ولی همانقدری ۲ به ۳ ربط دارد که به هر حرفه و تخصص دیگری هم دارد. مثلاً یک مدیر محصول، یک مدیر مالی، یک پزشک یا یک نجّار خوب هم باید ارتباطات مؤثر داشته باشد. یا هر فردی اگر فن بیان و قدرت مذاکره و نتورک بالا داشته باشد احتمالاً در حرفهاش موفقتر است.
عبارت «روابطعمومی بالا» ریشه در همین بدفهمی دارد. احتمالا منظور از روابطعمومی بالا همان معنای ۲ است ولی چون با روابطعمومی به معنای PR اشتراک لفظ دارد، خیلیها فکر میکنند یکی است و با همین تلقی که اتفاقاً در بخش خصوصی ما هم رایج است، چه فجایعی که ببار نمیآید! در این معنا دیگر ارتباطات و برند یا روابطعمومی یک دانش تخصصی نیست که نیاز به آموزش خاصی داشته باشد؛ بلکه حرفهای است برای افرادِ با روابطعمومی بالا!
منبع خبر:
مصور
/ چند سوءتفاهم رایج دربارۀ «ارتباطات»
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.