زنگ خطر آمار تصادفات / از منظر ارتباطی، پویش «نه به تصادف» به عنوان یک ابتکار آگاهیبخشی در جهت کاهش حوادث جادهای از یک سو پیام مهمی را در خصوص ایمنی و رعایت قوانین رانندگی به مخاطبان منتقل میکند، اما از سوی دیگر، به دلایل مختلفی به نتایج مطلوب دست نیافته است.
موارد زیر از جنبههای ارتباطی این پویش قابل بررسی است:
۱. تکیه بر پیام نمادین در برابر حجم بالای آمار تکاندهنده
پویش «نه به تصادف» با شعار ساده خود، بر ارزش پرهیز از تصادف تاکید میکند. با این حال، در مقابل حجم عظیم آمار ارائه شده (بیش از ۹۷ هزار تصادف، ۸۳۸ فوتی و چند هزار مجروح در نوروز ۱۴۰۴، و تردد ۵۳۰ میلیون نفر در ۲۰ روز)، این پیام نمادین به تنهایی قادر به ایجاد تغییرهای بنیادین در رفتار رانندگان و کاهش این ارقام نیست. آمارها به وضوح نشاندهنده یک بحران جدی هستند که نیازمند رویکردی فراتر از یک شعار است.
۲. عدم همسویی پیام با دلایل ریشهای تصادفات
مطالب و نظرهای کارشناسان به روشنی سه عامل اصلی تصادفات را برمیشمارند: خودروهای بیکیفیت و فرسوده، استانداردهای پایین جادهها و فرهنگ رانندگی نامناسب. در حالی که پویش «نه به تصادف» بر پرهیز از عمل تصادف تمرکز دارد، به صورت مستقیم و با راهکارهای مشخص به این سه عامل ریشهای نمیپردازد. از منظر ارتباطی، پیامی که نتواند با دلایل اصلی مشکل ارتباط برقرار کند و راهحلی ارائه دهد، اثربخشی محدودی خواهد داشت.
شعار «نه به تصادف» به خودی خود پیام ساده و نسبیای دارد که بیشتر جنبه نمادین و فرهنگی را در بر میگیرد؛ اما برای ایجاد تغییر واقعی در رفتارهای رانندگی، پیام باید همزمان جامع و چندلایه باشد. در این پویش، نیاز به توضیح جامعتر در خصوص علتهای تصادفها مانند کیفیت خودروها، وضعیت جادهها و فرهنگ رانندگی احساس میشود که پیام بهطور یکبعدی و سطحی انتقال یافته است.
۳. نادیدهگرفتن مخاطبان با شرایط متفاوت
یکی از اشکالهای اصلی این پویش از منظر ارتباطی، عدم همگامسازی پیامهای فرهنگی با اقدامهای عملی و سیاستهای تغییر دهنده است. یک پویش مؤثر باید علاوه بر ایجاد آگاهی، با برنامههای اجرایی همزمان مانند بهبود زیرساختهای جادهای، تقویت نظارت بر خودروها و اجرای قوانین سختگیرانهتر پشتیبانی شود تا بتواند انگیزه تغییر واقعی را در مخاطبان ایجاد کند.
پویش نیاز به درک دقیقتر از ویژگیهای مخاطبان هدف و شرایط اقتصادی-اجتماعی آنان دارد. در شرایطی که بسیاری از مردم به دلیل فشارها و محدودیتهای بیسابقه اقتصادی از خودروهای فرسوده استفاده میکنند، یک پیام تنها بر مبنای «نه به تصادف» بدون ارائه راهکارهای قابل اجرا و ملموس، نمیتواند تأثیرگذار باشد. بنابراین، پیامها باید با ارائه راهکارهای عملی و ارتباط نزدیک با دغدغههای واقعی مردم طراحی شوند.
۴. فقدان رویکرد چندکاناله و تعاملی در ارتباط با مخاطبان
از دیدگاه ارتباطی، مسئله تصادفهای جادهای چندوجهی است و تنها از یک زاویه مانند فرهنگ رانندگی به آن پرداخته نمیشود. یک رویکرد مؤثر باید ابعاد مختلف موضوع را پوشش داده و با استفاده از روایتهای داستانی و احساسی، مخاطب را از زوایای متفاوت با مشکل آشنا کند. این کار میتواند به ایجاد همبستگی و تغییر نگرش عمومی کمک کند.
همچنین موفقیت پویشهای ارتباطی بستگی زیادی به نحوه استفاده از کانالهای ارتباطی متعدد دارد. در پویش «نه به تصادف»، احتمالاً استفاده از رسانههای سنتی و دیجیتال به صورت یکپارچه صورت نگرفته و این عدم همافزایی باعث کاهش تأثیرگذاری پیام شده است. تدوین یک استراتژی رسانهای هماهنگ که شامل شبکههای اجتماعی، تبلیغات تصویری، محتواهای ویدیویی و همکاری با شخصیتهای تاثیرگذار باشد، میتواند از موارد بهبوددهنده باشد.
خلاصه اینکه پویش «نه به تصادف» از نظر ارتباطی پیام مهمی را درباره ایمنی و ضرورت رعایت قوانین رانندگی ارائه میدهد؛ اما به دلیل تمرکز تکبعدی، نبود هماهنگی میان پیامهای فرهنگی و اقدامهای عملی، و عدم توجه کافی به ویژگیهای مخاطبان، نتوانسته است بازده و نتیجه چندانی به همراه داشته باشد. برای موفقیت یک کمپین ارتباطی، لازم است رویکردی جامع و چندوجهی اتخاذ شود که در آن هم پیامهای آگاهیبخش، هم برنامههای اجرایی، هم استفاده از کانالهای مختلف ارتباطی و هم درک عمیقتر از دغدغههای واقعی مخاطبان مدنظر قرار گیرد.
منبع خبر:
شارا
/ زنگ خطر آمار تصادفات: چرا پویش «نه به تصادف» نیازمند رویکرد
ارتباطی جامعتر است؟
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.