شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || جان گری، فیلسوف بریتانیایی، در مقالهای در نیو استیتسمن استدلال میکند که جوامع غربی پسالیبرال به طور فزایندهای شبیه به جوامع کمونیستی هستند، جایی که انطباق با ایدئولوژی حاکم ضروری است.
گری از ژولین بندا، نویسنده فرانسوی، به عنوان نمونهای از روشنفکری یاد میکند که به خاطر حمایت از کمونیسم علیرغم شواهدی از بیعدالتی، حقیقت را قربانی کرد.
گری استدلال میکند که در غرب امروز، “تنهایی جمعی” در حال گسترش است، جایی که هیچ مفهومی از واقعیت عینی وجود ندارد و حقایق به عنوان ساختارهای اجتماعی انعطافپذیر دیده میشوند.
گری هشدار میدهد که این نوع نسبی گرایی میتواند به سرکوب مخالفت و استبداد منجر شود.
برخی ممکن است با استدلال گری مبنی بر اینکه غرب پسالیبرال شبیه به بلوک شوروی سابق است، مخالف باشند.
دیگران ممکن است استدلال کنند که گری مفهوم نسبی گرایی را بیش از حد ساده سازی میکند.
با این حال، مقاله گری موضوع مهمی را مطرح میکند که ارزش بحث دارد: رابطه بین حقیقت، قدرت و آزادی در جوامع دموکراتیک.
نسبیگرایی مجموعهای از دیدگاههای فلسفی است که بر این باورند که ارزشها، باورها و حتی حقایق مطلق نیستند، بلکه به جای آن، وابسته به فرد، فرهنگ یا چارچوب مرجع هستند.
انواع مختلفی از نسبیگرایی وجود دارد، از جمله:
نسبیگرایی اخلاقی: این دیدگاه معتقد است که هیچ عمل اخلاقی مطلقاً درست یا غلطی وجود ندارد و اینکه اخلاقی بودن یک عمل به زمینه و باورهای فرد بستگی دارد.
نسبیگرایی معرفتی: این دیدگاه معتقد است که هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد و اینکه تمام دانشها از جمله دانش علمی، تا حدی توسط باورها و تفسیرهای فرد شکل میگیرد.
نسبیگرایی فرهنگی: این دیدگاه معتقد است که هیچ فرهنگ یا شیوه زندگی برتر دیگری وجود ندارد و اینکه ارزشها و هنجارهای هر فرهنگ باید در چارچوب خود درک شوند.
نسبیگرایی یک موضوع پیچیده و مورد بحث است و فیلسوفان و متفکران قرنها در مورد پیامدها و مضامین آن بحث کردهاند. برخی از استدلالهای کلیدی به نفع نسبیگرایی عبارتند از:
تنوع فرهنگی: فرهنگهای مختلف جهان ارزشها و باورهای بسیار متفاوتی دارند. این نشان میدهد که هیچ حقیقت یا اخلاقی مطلق وجود ندارد که برای همه فرهنگها یکسان باشد.
تغییر تاریخی: ارزشها و باورها در طول زمان تغییر میکنند. این نشان میدهد که آنها مطلق نیستند، بلکه به جای آن، بازتابی از شرایط و باورهای متغیر هستند.
ماهیت ذهنی تجربه: تجربیات ما تا حد زیادی توسط باورها و تفسیرهای خودمان شکل میگیرد. این نشان میدهد که هیچ راه کاملاً عینی برای درک جهان وجود ندارد.
با این حال، انتقادات زیادی نیز به نسبیگرایی وارد شده است، از جمله:
نسبیگرایی اخلاقی میتواند منجر به هرج و مرج شود: اگر هیچ عمل اخلاقی مطلقاً درست یا غلطی وجود نداشته باشد، به این معنی است که هر چیزی مجاز است. این میتواند منجر به جامعهای شود که در آن هیچ نظم یا ثباتی وجود نداشته باشد.
نسبیگرایی معرفتی میتواند منجر به شک و تردید شود: اگر هیچ حقیقت مطلقی وجود نداشته باشد، به این معنی است که ما هرگز نمیتوانیم از چیزی مطمئن باشیم. این میتواند منجر به نوعی شک و تردید شود که زندگی در آن دشوار است.
نسبیگرایی فرهنگی میتواند به عدم تحمل منجر شود: اگر معتقد باشیم که فرهنگ خود برتر از فرهنگهای دیگر است، ممکن است مایل به تحمل یا احترام به باورها و ارزشهای دیگران نباشیم. این میتواند منجر به درگیری و خشونت شود.
نسبیگرایی یک موضوع پیچیده با پیامدهای مهم است. در نظر گرفتن استدلالهای موافق و مخالف نسبیگرایی قبل از تشکیل نظر خود در مورد این موضوع مهم است.
نویسنده: اندرو گری
منبع انگلیسی: nationalreview
منبع فارسی: شارا
#روابط_عمومی_در_متن
#سال_هوش_مصنوعی
انتهای پیام/
منبع خبر:
شارا
/ استبداد نسبی گرایی
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.