امروز که در سوگ علمدار رشید کربلا، حضرت عباس بن علی (ع)، تاسوعا را گرامی میداریم، میدان نبرد میان حق و باطل دیگر صرفاً به دشتهای خاکی محدود نیست. صحنههای نوین این نبرد، رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضای دیجیتالاند؛ جایی که روایتها نه با شمشیر، بلکه با خبر، تصویر و صدا ساخته میشوند. در این میدان تازه، تشنگی حقیقت کمتر از عطش خیمهگاه حسینی نیست، و صدای مظلوم، همانقدر بیپناه است که لبان خشکیده سقای دشت نینوا.
عباسبنعلی (ع)، نماد وفاداری و غیرت، در روزی که آب ممنوع بود و جان در خطر، علم را نه برای پیروزی نظامی، بلکه برای نجات کرامت انسان برداشت. امروز نیز علمداران رسانهای باید به همان نیت، در برابر تحریف، جعل و سکوت تحمیلی قد علم کنند. اگر عباس در عاشورا سقای عطشانان بود، رسانههای مسئول و مؤمن نیز باید سقای حقیقت برای جامعهای باشند که تشنهی واقعیت، شفافیت و عدالت است.
تحلیلهای رسانهای در نیویورکتایمز و والاستریتژورنال بهروشنی نشان میدهند که بیش از ۶۰ درصد روایتهای مربوط به جنگها و مقاومتهای نوین، پیش از آنکه حتی شنیده یا دیده شوند، توسط الگوریتمهای تجاری پلتفرمها حذف یا دفن میشوند. این پدیده که «روایتزدایی ساختاری» نام گرفته، قلب حقیقت را نشانه رفته است. پژوهشگرانی چون پروفسور استوارت هوور نیز بر این باورند که در جهان امروز، هر مؤمن باید خود را رسانهگر بداند؛ چرا که «ایمان، اگر روایت نشود، خاموش میشود.»
در این میان، حرم مطهر رضوی تنها یک مکان زیارتی نیست؛ بلکه یک رسانهی زنده، پویا و جریانساز است. آستان قدس رضوی با ساختارهای رسانهایاش همچون شبکه امام رضا (ع)، رادیو زیارت، مرکز مستندسازی رضوی، تولیدات چندزبانه، و سامانههای پخش زنده، نهفقط محتوای دینی تولید میکند، بلکه نقشی کلیدی در دیپلماسی مذهبی و تمدنسازی اسلامی ایفا مینماید. در گزارش یونسکو با عنوان «دین در عصر دیجیتال» تأکید شده است که نهادهای مذهبیای که توانایی روایتسازی در بسترهای دیجیتال را دارند، میتوانند به بازسازی معنویت در جوامع مدرن کمک کنند.
رسانهگر مؤمن امروز، اگر بخواهد عباسوار در میدان حاضر شود، باید روایتهای خاموششده و کممخاطبشدهی خانوادههای شهدا، مجاهدان گمنام و مدافعان کرامت انسانی را از زیر سایهی فیلترینگ و بیتوجهی بیرون کشد. او باید با استفاده از ابزارهای راستیآزمایی جهانی، دادههای نهادهای مستقل بینالمللی، و روایتهای میدانی و مستندات عینی، در برابر روایتسازی جعلی و جنگ روانی ایستادگی کند. او نباید منتظر مجوز باشد؛ چرا که رسانهای که منتظر اجازه برای گفتن حقیقت بماند، دیگر رسانه نیست. او باید به زبان انسان سخن بگوید، نه به زبان تکنیک؛ زیرا رسانه بدون احساس، علم بیچشم است.
حضرت عباس (ع) یک قهرمان صرف نظامی نبود؛ او پیامآوری بود که با ایثار خویش، مسیر آگاهی را گشود. اگر بخواهیم امروز رسانه را با روح عاشورا پیوند بزنیم، باید خبرنگار، مستندساز، تحلیلگر و پادکستر مؤمن را علمداران عصر دیجیتال بنامیم. کسانی که جان و آبرو را در مسیر دفاع از حقیقت میگذارند، همانند سقای دشت کربلا، بیهیاهو، بیادعا، اما تعیینکنندهاند.
در این میان، مشهد و حرم رضوی نهتنها مقصد زائران است، بلکه مبدأ روایت حقیقت است. اگر کربلا خاستگاه ایثار بود، مشهد میتواند پایتخت رسانهای فرهنگ مقاومت و دیانت در جهان اسلام باشد. هر ذکر صمیمیای که در صحن انقلاب طنین میاندازد، باید در رسانههای آستان نیز بازتاب یابد. باید پذیرفت که از گنبد طلایی امام رضا (ع)، صدای جهانی حقیقت برخیزد؛ صدایی که نهفقط مؤمنان، بلکه تشنگان عدالت در سراسر جهان، گوش جان به آن میسپارند.
و در نهایت، توسعه رسانهای آستان قدس رضوی، پروژهای فناورانه صرف نیست؛ بلکه راهبردی تمدنی است برای وحدت، امنیت و همبستگی در امت اسلامی. مدیریت حرم با گسترش ظرفیتهای ارتباطی، رسانهای و فرهنگیاش، نهتنها آموزههای اهلبیت را با زبانی نو در جهان معاصر عرضه میکند، بلکه بستری برای همگرایی ملتها و تبلور تمدن نوین اسلامی فراهم میسازد. حرم رضوی، با صلابت و آرامشش، هم رسانهگر حقیقت است و هم معمار اتحاد.
امیر علی برابریان – پژوهشگر دکتری مدیریت رسانه