ویژگی های نثر رسانه / ۱- کوتاه بودن جملهها
نثر رسانه بعنوان یکی از گونههای زبان معیار دارای ویژگیهایی است که از ماهیت حرفهای آن سرچشمه میگیرد. اطلاعرسانی، سرعت، دقت و جامعیت، عواملی هستند که نثر رسانه را بسوی سادگی و روانی، نزدیکی به زبان کوچه و بازار و دوری از مغلقنویسی و درعین حال، پایبندی به اصول و قواعد دستور زبان فارسی سوق میدهند.
در نثر رسانه، از تکلفهای رایج در برخی دیگر از گونههای نثر و از مغلقگویی و مطنطن نوشتن، خبری نیست. آرایههای نثر رسانه که جز در تیتر برخی خبرها، بیشتر درنثرهای غیرخبری(گزارش، مقاله، یادداشت و…) کاربرد دارد، چنان غیرمحسوس و تنیده شده با نثر است و آنچنان در خدمت بیان بهتر پیام قرار دارد که تشخیص آن بعنوان آرایه، در نگاه اول بسختی ممکن است.
ویژگی بعدی نثر رسانه ارتباط نزدیک آن با گویش محاورهای کوچه و بازار است. از آنجا که رسانه درخدمت بیان و انعکاس واقعیتهای اجتماعی به مخاطب عام است، بناچار با جامعه و عناصر اصلی آن که مردم کوچه و بازارهستند، ارتباط تنگاتنگی دارد که نتیجه محتوم آن، تاثیر گویش محاورهای کوچه و بازار بر نثر رسانه است.
اینک به تشریح برخی ویژگیهای نثر رسانه میپردازیم.
۱- کوتاه بودن جملهها
یکی از ویژگیهای نثر رسانه، کوتاه بودن جملههاست. جملههای کوتاه در کمترین زمان منظور نویسنده رسانه را به مخاطب منتقل می کند و این همان چیزی است که کمال مطلوب روزنامهنگاران است. زیادهگویی در ساختار یک جمله، بدلیل طولانی شدن آن، باعث ایجاد ابهام، منتقل نشدن صحیح پیام، صرف وقت بیشتر و در نهایت منجر به لغزشهای نگارشی میشود.
در زبان رسانه، معمولا جملات از جملههای زبان معیار کوتاهترند؛ دلیلش هم این است که زبان خبر و گزارش خبری، بعنوان پربسامدترین قالبهای رسانهای، باید بدون هرگونه حشو و اضافات و بی آنکه به پیرایههای متکلفانه ادبی بپردازد، در کمترین زمان ممکن، اتفاق رخ داده را به مخاطب منتقل کند. برای نیل به این منظور، راهکارهایی پیش روی روزنامه نگاران وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
الف- پرهیز از حشو
در نثر رسانه از زوائدی که در ادبیات فارسی از آن به “حشو” تعبیر میشود، خبری نیست. حشو به روشهای مختلفی وارد متن می شود که شناخت این روشها کمک می کند از بروز و ظهور آن در نثر رسانه جلوگیری شود.
زبان فارسی، در طول صدها سال پس از شکلگیری اولیه و تبدیل آن به صورت امروزین، تحولات بسیاری را پشت سرگذاشته است. دورههای تاریخی نثر فارسی، شاهدی بر این تحولات است. در هر دوره تاریخی، نثر فارسی ویژگیهایی خاص و شرایطی متفاوت یافته است. یکی از ویژگیهای دورهای نثر فارسی، ورود افراطی تکرارها و زواید به آن بوده است که در ادبیات فارسی از آن به “حشو” تعبیر می شود.
یک مثال کلاسیک برای حشو که از قدیالایام در متون ادبی بکار رفته است، ترکیب “سنگ حجرالاسود” است؛ اما در عرصه مطبوعات، امروزه قطعا می توان مثالهای متعددی از حشو را یافت که جنبه کاملا امروزین و کاربردی دارند. این نوع حشو، هرچند با حشو ادبی متفاوت است، اما از نظر کارکرد و مفهوم کاملا بازتاب دهنده مفهوم حشو است.
این واقعیت را باید بپذیریم که با وجود آنکه نثر رسانه، بر اساس ماهیت خود، اساسا نسبتی با حشو ندارد، اما در طول زمان، بسیاری از نثرهای ژورنالیستی، خود محمل گسترش حشو در زبان فارسی شدند. در طول سالها، خبرنگاران، خبرنویسان، گزارشگران و نویسندگان یادداشتها برای آنکه رسمیت نوشته خود را حفظ کنند، به عباراتی روی آوردند که اندک اندک به کلیشهای رایج در نثر رسانه بدل شد. این کلیشهها اغلب، باعث طولانیتر شدن جملهها میشد.
این لید چندی پیش روی خروجی یک خبرگزاری رسمی رفته است:
” انفجار یک دستگاه خودروی بمبگذاری شده در شمال بغداد پایتخت عراق چند کشته و زخمی بر جا گذاشت”
همانگونه که بوضوح پیداست، نیازی به عبارت “پایتخت عراق” در این لید وجود ندارد.
این تیتر نیز چندی پیش از سوی یک خبرگزاری رسمی منتشر شده است:
“بیش از ۱۱ هکتار از اراضی ملی نظرآباد از دست متخلفان خلع ید شد”.
همانگونه که مشاهده میکنید، عبارت “از دست کسی خلع ید شدن”، متضمن ایرادِ “حشو” است؛ چراکه ترکیب “خلع ید” به معنای “چیزی را از دست کسی درآوردن” است و ذکر مجدد واژه “دست” در این تیتر، مصداق بارز “حشو” محسوب میشود.
ب- بکار نبردن مترادفها
نثر رسانه، زبان بیانِ سریعِ پیام است و کاربرد مترادفها با این نوع بیان مغایرت دارد. زبان فارسی هم مثل بسیاری دیگر از زبانهای اصیل، بدلیل قابلیتهای بالایی که در طول صدها سال کسب کرده، برای یک واژه، مترادفهای مختلفی دارد که برخی از آنها به تناسب موقعیت، کاربرد دارند. هرچند که در برخی از قالبهای مطبوعاتی،مثل گزارش و یادداشت، میتوان تا حدی از مترادفها بهره برد، اما افراط در این کار در هیچیک از قالبهای ژورنالیستی توصیه نمیشود؛ چراکه با روح نثر رسانه که سرعت در انتقال پیام است، مغایرت دارد.
در واقع یکی از نقاط افتراق نثر رسانه با نثر داستانی همین خلاصه نویسی و پرهیز از حشو و زوائد است. در نثر داستانی، برای انتقال حس رمانتیک به مخاطب، تصویرپردازیهای مطوّل رایج است؛ اما نثر رسانه، نثر انتقال سریع پیام به مخاطبی است که وقت و حوصله یک خواننده رمان را ندارد.
مثالهای بسیاری را میتوان درباره کاربرد مترادفها در خبر و سایر قالبهای مطبوعاتی یافت که اگر از “واو” عطف حذف شوند، نه تنها صدمهای به مفهوم نمیزنند، بلکه در انتقال سریعتر پیام نیز موثرند. به این مثال توجه کنید:
” در آن گرمای طاقت فرسا که عرق از سر و روی هر کسی روان بود و در آن هرم سوزان آفتاب که تحملش بسیار دشوار می نمود…”
این عبارتی است که از یک گزارشِ سفر ِمنتشر شده در یک رسانه رسمی برداشت شده است. اگر بخواهیم بر مبنای نثر رسانه، این عبارت را بازنویسی کنیم، تنها همان ۵ کلمه اول برای انتقال کامل پیام کافی است. یعنی از یک عبارت ۲۵ کلمه ای، ۲۰ کلمه آن حشو است. بیان پنج کلمه “در آن هرم سوزان آفتاب” در نثر رسانه، میتواند جای ۲۵ کلمه را بگیرد؛ بدون آنکه خللی به مفهوم و محتوای گزارش و حس مخاطب از تصویر مربوطه ایجاد کند.
منبع خبر:
شارا
/ ویژگیهای نثر رسانه
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.