کتاب عزت نفس؛ تحقیقات، نظریه ها و کاربردها / دوستی نوشته بود که کریستوفر مراک، در کتابش به نام عزت نفس؛ تحقیقات، نظریه ها و کاربردها، مروری جامع و دقیق بر این تحقیقات داشته و عزتنفس را به استخری تشبیه میکند که منابع عزتنفس مانند لولههایی به آن وصل هستند که هم میتوانند آب به استخر اضافه کنند و هم ممکن است بهعنوان لوله تخلیه باشند. کمشدن آب این استخر میتواند نتایج منفی بسیار زیادی داشته باشد. او، عزتنفس را ترکیبی از دو عامل اول احساس شایستگی و دوم احساس ارزشمندی میداند.
اول احساس شایستگی: شایستگی به این معناست که شما تا چه حد باور دارید که از مهارتها و تواناییهای لازم برای موفّقیّت در حیطههایی که به نظرتان مهم هستند، برخوردارید. منظور این نیست که فکر کنید در تمام جنبههای زندگی موفقید یا همیشه احساس شایستگی داشته باشید. این باور فقط در مورد آن حیطههایی از زندگی است که به طور خاص برای شخص شما اهمّیّت دارند. مثلاً اگر بتوانید در یک جمع آواز بخوانید و با گفتن لطیفههای بامزه چنان مردم را بخندانید که نفسشان بند بیاید، این برای خودش یک مهارت است؛ اما اگر چیزی که برای شما مهم است، موفقیت تحصیلی باشد، مهارت ذکر شده تأثیری در عزتنفستان نخواهد داشت.
همینطور اگر به بالاترین مقام ممکن در شغلی برسید؛ اما داشتن چنان شغلی به نظرتان ارزشمند نباشد، بعید است که این عالی مقامی به عزتنفستان چیزی اضافه کند و یکی از منابعی که باعث ایجاد عزتنفس در افراد میشود قابلیّت ایجاد تغییر در محیط است. یکی از قدرتمندترین نیازهای بشر، نیاز به تأثیرگذار بودن (Influence) است.
اینکه اثری از خود بر جای بگذاریم، اینکه بتوانیم وضعیت بهتری برای جهان ایجاد کنیم، این موضوع باعث میشود ارزیابی مثبتی از توانایی خود در مواجهه با چالشهای زندگی داشته باشیم. ازاینرو، افزایش عزتنفس نتیجه طبیعیِ تأثیرگذاری است؛ بالعکس، وقتی حرفهایمان شنیده نمیشود، یا بیاهمّیّت از کنار نظراتمان میگذرند، حضورمان جدّی گرفته نمیشود و احساس میکنیم قادر نیستیم تأثیری در وضعیت موجود ایجاد کنیم؛ بهشدت از عزتنفسمان کاسته میشود. منبع دیگر ایجاد عزتنفس، دستاوردهای فرد (Achievements) است.
هر چه مقیاس دستاوردها بزرگتر باشد تأثیر آن در افزایش عزتنفس بیشتر است. اما نکتهای که در این میان بسیار اهمیت دارد، این است که دستاوردها برای افراد مفاهیمی کاملاً شخصی هستند. بدین معنی که ممکن است کاری که برای یک نفر کاملاً طبیعی و از روی عادت صورت میگیرد، برای فرد دیگر یک دستاورد بهحساب بیاید. مثلاً نواختن یک آهنگ ساده برای یک کودک ۵ساله غیرحرفهای قطعاً یک دستاورد است، اما همان آهنگ برای یک نوازنده حرفهای دستاورد محسوب نمیشود.
دوم احساس ارزشمندی: هر فرد فهمی از دنیا، چگونگی کارکرد جهان، بایدها و نبایدها، اصول اخلاقی و استانداردهایی برای زندگی دارد. برخی از این باورها و استانداردها بین افراد یک جامعه مشترک است. همچنین بسیاری از این اصول و باورها بین تمام انسانهای سرتاسر جهان مشترک است و یکی از منابعی که احساس ارزشمندی را در فرد ایجاد میکند، پذیرفتهشدن از سوی دیگران است. این پذیرش در سنین مختلف به شکلهای متفاوتی ممکن است ظهور کند.
در کودکی این توجه و پذیرش از طرف والدین، مربیان، معلمان و گروه همسالان اتفاق میافتد و در بزرگسالی از طرف همکاران، شریک عاطفی و بهطورکلی جامعه. در خانواده، احساس ارزشمندی بهصورت توجه و مراقبت از کودک به وی القا میشود. برای مثال، یکی از نکاتی که همیشه به خانوادهها توصیّه میشود که برای افزایش عزتنفس کودکانشان انجام دهند این است که نظر آنها را در مورد برخی تصمیمها بپرسند و تا جای ممکن به آنها نشان دهند که نظراتشان محترم است و به آنها توجه میشود.
کتاب عزت نفس؛ تحقیقات، نظریه ها و کاربردها / در میان دوستان ممکن است صمیمیّت و درمیانگذاشتن مسائل شخصی نشاندهنده پذیرفتهشدن باشد. مورد توجه قرارگرفتن از طرف جنس مخالف در جوانی، مورد احترام و تشویق قرارگرفتن در محل کار نیز میتوانند القاکننده پذیرش باشند. از طرفی طردشدن و ردشدن از سوی دیگران بهشدت از عزتنفس افراد میکاهد. طردشدن از طرف شریک عاطفی یا همسر، یکی از شدیدترین اتفاقاتی است که از عزتنفس افراد میکاهد.
منبع خبر:
شارا
/ شما آدمِ خوبی هستید!!!
تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی برای مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.