محمود پاکنیت بازیگر تلویزیون و سینما در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در تاکید اهمیت صرف و وقف زمان در تولید آثار تصویری بیان کرد: مثلاً نویسنده شب مینویسد و صبح سر صحنه حاضر میشود و پرینت فیلمنامه را دست بازیگر و کارگردان میدهد؛ مشخص است که اینگونه تولید، تفکری پشتش نیست؛ چرا که نویسنده صرفاً شب تا صبح باعجله چیزی را نوشته و تحویل داده است.
بازیگر فیلم سینمایی دل شکسته (علی روئینتن ۱۳۸۶) تصریح کرد: کار بد تماشاگر ندارد؛ بسیار به دوستان گفتهایم که سعی کنید کارتان بزن درویی نباشد و عجلهای کار نکنید.
وی با اشاره به سریال روزی روزگاری به عنوان اثری که در نوشتن قصه، پیش تولید و تولید آن زمان بسیاری صرف و به عنوان اثری ماندگار در ذهن مخاطبان ثبت شد، بیان کرد: آقای احمدجو دو سال زمان صرف نوشتن متن سریال روزی روزگاری کرده بود؛ همچنان که این متن بارها تصحیح شد، چندماه پیشتولید داشت و پس از آن هم زمانی انتخاب آدمهایش طول کشید.
دههها قبل آثار تلویزیونی با وسواس ساخته میشد
پاکنیت اظهار داشت: من در سال ۱۳۶۷ با آقای احمدجو در فیلمی سینمایی به نام شاخههای بید کار میکردم (که اولین فیلم سینمایی وی بود) آنجا به من گفت سریالی به نام پسرخالهها را مینویسم (که بعدها اسمش به روزی روزگاری – مجموعهای تلویزیونی به کارگردانی و نویسندگی امرالله احمدجو که در ۱۳۷۰–۱۳۷۱ از شبکه یک تلویزیون ایران پخش شد- تغییر کرد) و شخصیتی را برای شما مینویسم.
بازیگر سریال شب دهم (حسن فتحی ۱۳۸۰) بیان کرد: یعنی او حتی در این زمان آدمهایش را هم انتخاب و به همه چیز فکر کرده بود؛ آن هم سه سال قبل از این که کار را بدهد تا بازیگران بخوانند.
وی افزود: احمدجو در مراحل بعد کارهای دیگر این اثر را هم همینگونه با وسواس جلو میبرد؛ یعنی تکتک صحنهها را با طراح صحنه انتخاب میکرد؛ مثلا شنهای قرمزی را در بیابان ریخت تا در تصویر جلوه بصری بهتری ارائه شود.
این هنرمند تاکید کرد: میخواهم بگویم وقتی دقت و شناخت این آدم نسبت به فضایی که کار میکند این است، مشخص است که خروجیاش آن کار میشود.
مهمترین چیز در یک اثر تلویزیونی و سینمایی، گیرایی قصه است
بازیگر سریال پس از باران (سعید سلطانی ۱۳۷۹) با اشاره به شتابی که در تولیدات تصویری امروز وجود دارد، گفت: شما تصور کنید کاری که ۳۶ قسمت است و در یک ماه یا ۴۰ روز ضبط و تولید میشود قطعاً خروجی خیلی خوبی نخواهد داشت و نتیجهاش میشود همین مخاطب ۱۵ درصدی تلویزیون.
پاکنیت گفت: در آثار امروز صرف گرفتن و رفتن کار مهم شده است این که کاری را بگیرند و بروند و جمعکردن یک کار در زمان مشخص اهمیت پیدا کرده است.
بازیگر فیلم سینمایی تابستان ۵۸ (مجتبی راعی ۱۳۶۸) با اشاره به مخاطبان بسیار زیاد کارهایی که دو دهه قبل تولید میشد، افزود: علتش قصههای خوبی است که آن آثار داشت. مهمترین چیز در یک اثر تلویزیونی و سینمایی، گیرایی قصه است؛ گیرایی قصه، کشش و تعلیق آن است که مخاطب را نگه میدارد که مخاطب بنشیند و ببیند.
پاک نیت گفت: اگر قصه خوب باشد با یک گروه متوسط هم میتوان تماشاگر داشت.
نویسنده فیلمنامه باید جامعهشناس و روانشناس باشد
بازیگر سریال پدرسالار (اکبر خواجویی ۱۳۷۳) یادآور شد: عقیده دارم وقتی قصه خوب است باقی قسمتها هم ناخودآگاه خوب خواهد شد؛ در متن یک قصه خوب بازیگر میفهمد چه میخواهد، کارگردان میداند چه میکند و دلش نمیآید از کنار موضوعات ساده بگذرد، تهیهکننده برایش خرج میکند و همه تیم دستبهدست هم میدهند که آن نوشته خوب یک خروجی خوب هم داشته باشد.
این هنرمند پیشکسوت بیان کرد: نویسنده خوب، پول خوب میخواهد. بعضی اوقات به نویسنده ما پول نمیدهند و میگویند باید فلان کار را کنیم بیا و برای ما بنویس.
بازیگر فیلم سینمایی مرد عوضی (محمدرضا هنرمند ۱۳۷۷) توضیح داد: در تولید یک مجموعه شاهد بودم که نویسنده خواست که اسمش در تیتراژ آورده نشود به این دلیل که کار اصلاً جالب نبود، در حقیقت قصه آنقدر باعجله کار شد که هجو بود.
وی ادامه داد: این مجموعه آن زمان تماشاگر خودش را هم داشت اما نویسندهاش حاضر نشد که اسمش روی تیتراژ برود. همان نویسنده کارهایی عالی نوشته است اما وقتی او را مجبور میکنند شب تا صبح چیزی را بنویسد معلوم است که خروجیاش خوب درنمیآید.
بازیگر فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است! (رضا زهتابچیان ۱۳۹۷) تاکید کرد: نویسنده فیلمنامه باید جامعهشناس و روانشناس باشد که هم درکی از فرد و جامعه داشته باشد و هم شرایط را بداند و بنشیند و بنویسد؛ چون همه چیز عجله است نویسنده یا نمینویسد یا صرفاً برای پول مینویسد.
در تئاتر در لحظه نقد میشوید
پاکنیت با اشاره به تئاتر و تفاوت برجسته آن با سینما و سختی های کار در این حرفه هم گفت: زمانی فیلمی را کار میکنید و دو سال بعد پخش میشود و تازه آن زمان است که نقادان و مخاطبان واکنش نشان میدهند اما در تئاتر بازیگر در لحظه نقد میشود؛ حرکات بدن بازیگران، حرفزدن و پچپچکردن آنان باهم و مواردی ازایندست بازخوردهای لحظهای بازیگران در تئاتر است.
وی در تاکید بر مشکلات کمبود بودجه در تهیه آثار تلویزیونی هم گفت: اسبهایی که برای تولیدات آثار میآیند به درد گاری بستن میخورند و نه به درد تولیدات سینمایی. آنها عمدتاً یابو هستند ولی چون اسب نداریم تهیهکنندگان همین ها را میآورند. در سر تولید کاری سوار اسب شدم و کم مانده بود که از ارتفاعی پرت شوم. آن اسب بلایی بر سر من آورد که اگر یک لحظه از دستم استفاده نکرده بودم سرم به درخت خورده بود. آن اسب رم کرد و هم خودش و هم من را به درخت زد و پس از آن زیردست و پای آن افتادم.
به گزارش ایرنا، محمود پاکنیت (زادهٔ ۱۰ دی ۱۳۳۱ در کازرون) از سال ۱۳۵۶ به فعالیت در عرصه سینما و تلویزیون ایران پرداخت.
پاکنیت که مدرک درجهٔ یک هنری را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردهاست از سال ۱۳۴۸ در زمینهٔ تئاتر شروع به کار کرد و در ۵۲ نمایش حضور یافت. وی در سال ۱۳۵۲ به استخدام اداره کل فرهنگ و هنر درآمد.
او مدتها در گروه تئاتر (آزاد شیراز) عضو ثابت بود و بعد از بازی در تئاتر بی تو مهتاب شبی… به کارگردانی علینقی رزاقی توسط امرالله احمدجو برای بازی در سریال روزی روزگاری دعوت به کار شد. از سال ۱۳۶۷ به فعالیت در عرصه سینما و تلویزیون پرداخت و موفق به اخذ درجهٔ یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گردید.
با مجموعه پرطرفدار روزی روزگاری و پشت کوههای بلند به محبوبیت دست یافت؛ و محبوبیت او با مجموعههای پدرسالار و پس از باران ادامه یافت. او در سریال یوسف پیامبر در نقش یعقوب پیامبر ایفای نقش کرده است.