ششمین سمینار بینالمللی سواد رسانهای و اطلاعاتی کرسی یونسکو، با موضوع «فرهنگ و فضای مجازی و دوفضاییشدن جهان»، در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۲ در دانشکدۀ مطالعات جهانِ دانشگاه تهران برگزارشد. در این سمینار که با همکاری همراه اول، دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، سخنرانانی از کشورهای مختلفی همچون هند، اتریش، ترکیه، پرتغال، روسیه، فیلیپین، مالزی و بریتانیا شرکت داشتند.
شقایق نصرتی یکی از سخنرانان این همایش بود. او محقق دانشگاهی با سابقۀ چند رشتهای در رسانه، گردشگری و ترجمه است. ایشان مدرک دکترای مدیریت رسانۀ خود را از دانشگاه تهران دریافت کرده است و کارشناسی ارشد خود را نیز در رشتۀ مدیریت گردشگری در آن دانشگاه به پایان رسانده است. وی همچنین دانشآموختۀ لیسانس مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد است. نصرتی در حال حاضر پژوهشگر دانشکدۀ مطالعات جهان دانشگاه تهران است.
ایشان در مقالۀ علمی خود، پدیدۀ «اکو چمبر» را بررسی کرده است. ایشان در ابتدای بحث به معرفی اجمالی این پدیده پرداخت. او گفت که «اکو چمبر» یا همان اتاق پژواک تمثیلی از اتاق صوتی است که در آن صدا منعکس میشود. این لفظ توصیفی کنایی برای شرایطی است که در آن ایدهها، باورها با تکرار درون یک سامانه تقویت میشوند. به سخن دیگر این اتاقها شرایطی ایزوله برای باورها و عقاید کاربران فراهم میکنند و با این کار سبب ایجاد آگاهی کاذب برای آنها میشوند. در این اتاقها دیدگاههای مخالف یا رقیب عنوان نمیشود و یا بهنوعی کمرنگ و ضعیف به عرصه میآیند. به همین دلیل است که کاربران در این اتاقها تنها با عقاید و باورهای خود روبهرو میشوند، باورها و عقایدی که با عقاید و باورهای مخالف به چالش کشیده نمیشوند و زیر سؤل نمیروند. در حقیقت این شرایط زمانی پیش میآید که کاربران تنها با افرادی که علایق یا دیدگاههای یکسان و مشابهی با خود دارند، تعامل میکنند. در این شرایط آنها تنها به اطلاعات و دادههایی تکیه میکنند که با هنجارهای گروهشان مطابقت داشته باشد و باورها و عقایدشان را تقویت کند.
نصرتی در مقالۀ خود اظهار داشته است که شبکههای اجتماعی، امکانات فراوانی را برای افرادی که صدای آنها کمتر شنیده میشود، فراهم کرده است. این پلتفرمهای ارتباطی افراد را به سراسر جهان وصل میکنند، اما نباید فراموش کرد که این امکانات ارتباطی، پدیده نگرانکنندهای به نام «اکو چمبر» را نیز پدید آورده است. ایشان در ادامۀ بحث خود پدیدۀ «اکو چمبر» را تشریح کرد. او گفت که این اصطلاح به فضاهای آنلاینی اطلاق میشود که در آنها افراد عمدتاً با اطلاعات و نظراتی مواجه میشوند که باورها و ارزشهای موجود آنها را تقویت میکند، در حالی که صداها و اطلاعات متناقض را رد یا مسدود میکند. این پدیده به دلیل تعامل انسانها یا الگوریتمهایی که محتوا را بر اساس ترجیحات کاربران انتخاب میکنند، ایجاد میشود. او گفت که این پدیده به محدود شدن افق دید کاربران و تقویت تعصبهای قبلی آنها میشود؛ زیرا کاربران در این فضا با هیچگونه بازخورد منفی دربارۀ باورهایشان روبهرو نمیشوند و گمان میکنند که همه مانند انها میاندیشند یا دربارۀ موضوعی خاص نظری مشابه و نزدیک به نظر آنها دارند.
ایشان در بحث خود به پیامدهای مخرب «اکو چمبر» اشاره کرد. او گفت یکی از مهمترین پیامدهای «اکو چمبر»، تجزیهطلبی در جامعه است. به سخن دیگر افراد در این اتاقها به شکل فزایندهای حود را از دیگر بخشهای جوامع دیجیتال جدا میکنند و کمتر با دیدگاههای متنوع مواجه میشوند و یا کمتر تمایل به گفتوگوی سازنده با کسانی دارند که نظرات متفاوتی دارند. این تجزیهطلبی میتواند منجر به تکه تکه شدن جامعه شود و در شرایط خاص و حساس میتواند مانع از توافق در گفتگوهای سیاسی شود. همچنین این شرایط در نهایت منجر به فرسایش اعتماد جامعه میشود که حود میتوان پیامدهای مخرب دیگری را به وجود بیاورد.
نصرتی در سخنان خود به این موضوع اشاره کرده است که «اکو چمبر» ها میتوانند باعث ترویج اطلاعات نادرست و اخبار جعلی در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی شوند. او بر این نکته تأکید دارد که در این محیطهای بسته، اطلاعات نادرست یا گمراهکننده بدون بررسی گردش مییابند؛ زیرا اغلب مکانیزمی برای چالش اطلاعات نادرست وجود ندارد. کاربران در «اکو چمبر» ها به احتمال زیاد اطلاعات را بدون تحقیق میپذیرند و به عنوان یک حقیقت اصیل و ناب قبول میکنند؛ چرا که این اطلاعات با باورهای قبلی آنها همخوانی کامل و تام و تمامی دارد. نصرتی بر این باور است که برای کاهش تأثیر منفی «اکو چمبر» ها در شبکههای اجتماعی، باید استراتژیهای متنوعی اتخاذ کرد تا بتواند مانع گسترش اطلاعات نادرست و گمراهکننده شود. کاربران باید به طور فعال به دنبال منابع متنوع اطلاعاتی بروند و با محتوایی که با باورهای قبلی آنها متناقض است، تعامل داشته باشند. همچنین، پلتفرمهای شبکههای اجتماعی میتوانند گامهایی برای مقابله با «اکو چمبر» ها بردارند و الگوریتمهایی را طراحی کنند که اولویت اساسیشان تنوع محتوا باشد تا از این راه مانع توقیت تعصبهای موجود شود. اجرای مکانیزمهای مستقل و شفاف برای ارزیابی اطلاعات نیز میتواند در این زمینه مؤثر باشد. به سخن دیگر باید فضا به سمتی از شفافیت برود که کاربران بتوانند بهراحتی منابع را به دست بیاورند. از سویی آموزش سواد رسانهای در این زمینه نیز میتوان مفید واقع شود؛ زیرا به کاربران این توانایی را میدهد که در مواجهه با منابع مختلف و عموماً متضاد یا متناقض، به تحلیل و نقد منابع بپردازند و از این طریق هم به آگاهی بیشتری دست یابند و به دام «اکو چمبر» ها نیفتند.