• امروز : شنبه - ۱۵ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 4 May - 2024
کل اخبار: 1524اخبار امروز : 1
6

مروری بر «میدان شهرت در ایران»/ پژوهشگران تلاش کنند تا لایه های پنهان نامورسازی در ایران را بیابند!

  • کد خبر : 6673
  • 27 آذر 1402 - 12:05
مروری بر «میدان شهرت در ایران»/  پژوهشگران تلاش کنند تا لایه های پنهان نامورسازی در ایران را بیابند!

کتاب میدان شهرت در ایران یک کتاب انتقادی است که همه جنبه های فرهنگ شهرت را واکاوی می کند و سویه هایی از روابط قدرت، ثروت و بازنمایی در این حوزه را آشکار می کند.

 امین شاکری / سلبریتی، ستاره، فرد مشهور و یا چهره شناخته شده مفاهیمی هستند که ذیل پدیده فرهنگ شهرت مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. این مفاهیم در حقیقت با کسب درآمد برای شخص یا یک شرکت و حتی یک جریان سیاسی همراه هستند. به تعبیری سلبریتی آمده است تا در خدمت فروش بیشتر و یا پیروزی در یک کارزار سیاسی قرار بگیرد و بتواند به جریان موفقیت سرعت بیشتری ببخشد که البته این امر با سرمایه گذاری شخصی یا شرکتی صورت می گیرد. اگرچه فرهنگ شهرت پیشینه ای طولانی دارد اما در دوره های اخیر همراه با انقلاب های که رسانه در جهان رقم زد و موجب رخداد های عظیم شده است، فرهنگ شهرت نیز دستخوش تحولات نوینی شده است. تا جایی که می توان گفت سلبریتی در عصر حاضر به رسانه پیوند خورده است و شاید بتوان گفت بدون پشتیبانی رسانه ها معنایی نخواهد داشت. بر همین اساس نیاز به پژوهش هایی هست که سلبریتیسم را در بستر جدید، یعنی پیوندگاه آن با رسانه مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

یکی از اقدامات مهم و موثر در همین زمینه انتشار کتابی با نام «میدان شهرت در ایران» نوشته احسان شاه قاسمی است که با تمرکز در یافته های پژوهشی و از طریق بررسی میدانی کشور ایران به نگارش درآمده است. علاوه بر پژوهش محور بودن، این کتاب دو مزیت مهم دیگر دارد. یکی آن که از دریچه مطالعات رسانه و مبتنی با اخرین تحولات رسانه ای جهان به آن پرداخته شده است و دیگر این که شاهقاسمی در این کتاب نگاهی انتقادی به فرهنگ شهرت دارد و نگرش انتقادی وی به معنای نقض کارکرهای مثبت آن در جامعه نیست، بلکه نگاهی بینابینی دارد و با ارایه واقعیت های اجتماعی تاریخ معاصر ایران، تک تک پدیده های ذیل فرهنگ شهرت را واکاوی می کند.

کتاب «میدان شهرت در ایران» که توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در سال ۱۴۰۲ با رونمایی از آن در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران روانه بازار گردید، با پیش گفتاری از آرتور آسا برگر استاد ممتاز دانشگاه ایالتی سانفراسیسکو و در هشت فصل تدوین شده است. به تعبیر برگر این کتاب بازنمایی طیف گسترده ای از مطالعات چند ساله احسان شاه قاسمی است. اگر این عضو هییت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران را از نزدیک ملاقات کرده باشید متوجه می شوید که نگارش کتاب «میدان شهرت در ایران»  در امتداد دغدغه همیشگی وی، یعنی رشد استعدادهای واقعی برای کمک به حل مسایل جاری و مشکلات کشور و جامعه است. لذا در این نوشتار به بیان مروری یافته های وی در کتاب و بیشتر با رویکرد اقتصادی به تحریر درآمده است.

کتاب با این جمله شروع می شود که « شهرت، صنعت است». صنعتی که اتفاقا ارزش بالایی هم دارد و البته ابتدا بخشی از صنعت سرگرمی به شمار می رفته، اما اکنون به صنعتی بسیار بزرگ تبدیل شده است که سلبریتی ها نقش مهمی در آن دارند. در رابطه با ایران نیز کتاب معتقد است که شهرت را می توان از برخی لحاظ بهشت صنایع شهرت در دنیا دانست.

همچنین کتاب پیشینه تاریخی این صنعت را اختراع موتور بخار و آغاز رشد ارتباطات می داند که ریشه اصلی روندهایی است که به شکل گیری فرهنگ شهرت کمک کرده است. نویسنده در این کتاب اگرچه معتقد است که در ایران نیز صنعت شهرت قدمتی به بلندای تاریخ دارد، اما بر این باور است که زمینه فرهنگ شهرت در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ و به ویژه در دهه ۱۳۹۰ به چند دلیل فراهم شده است: افول دین در جامعه، ظهور شورشی های بی آرمان، پیدایش پلتفرم هایی مانند اینستاگرام، فیلترکردن اینستاگرام، تغییرات زیان آور نظام آموزشی و عدم برخورد مسولین با سلبریتی ها.

 

نخبه کوبی و رشد سلبریتیسم

در جای دیگری از کتاب نویسنده دغدغه مهم خود یعنی از دست رفتن مفهوم واقعی« استعداد» در ایران را مطرح می کند. وی معتقد است معنای استعداد دیگر توانایی ذهنی افراد نیست، بلکه مفهوم استعداد با شاخص های بی ارزشی در حال معرفی به جامعه است. وی نظام آموزشی موجود ایران را ساده انگارانه و سهل گیرانه می داند که از هرگونه تحمیل فشار به کودکان جلوگیری می کند و نتیجه نهایی آن نخبه کوبی است.

نویسنده در این کتاب، به بررسی انواع مختلف شهرت در ایران می‌پردازد. او نشان می‌دهد که شهرت در ایران، علاوه بر عرصه های هنری و ورزشی در حوزه‌های دیگری مانند سیاست، اقتصاد و حتی مذهب نیز وجود دارد. لاکن عمدتا کیفیت شهرت در ایران طبیعتا به آدم های خاص پیوند زده نشده است، یا از درون آن ها بر نیامده بلکه از طریق فرآیندی برساخته شده است. حتی نویسنده منظر انتقادی اش را نسبت به سلبریتی های هنری به شکل وسیع تری ابراز کرده و عمیقا معتقد است که این شهرت نتیجه استعداد هنری که نه بلکه «جعل هنر» است.

شاه قاسمی در این کتاب شهرت را همزاد رسانه می داند، شاید به همین دلیل یک بخش از کتاب را به صورت جدی و مفصل به بررسی رسانه فراگیر این روزها یعنی شبکه های اجتماعی در ایران پرداخته است. وی این گونه بیان می دارد که اصولا فناوری وب و فناوری های زیر مجموعه آن شهرت سازند. البته بخش مهمی از ریشه های این امر را اقتصادی دانسته و ذیل مفهوم « اقتصاد توجه»  آن را بحث می کند. در اقتصاد توجه و پدیده بت سازی در آن، ساخت سلبریتی های بزرگ برای سرمایه گذاری موثر در رقابت زایی اقتصادی و برنامه های پیشبرد بازار، هدف است. خود برندسازی یا برند شخصی نیز راهبرد دیگری است که ذیل همین مهم بحث شده است.

سلبریتیسم و سرمایه داری مدرن

شاه قاسمی در تقبیح جهان تصویری شبکه های اجتماعی ابتدا به پیشینه تاریخی چاپ تصاویر در مطبوعات و رسانه ها از قرن ۱۹ میلادی اشاره می کند و سپس اینگونه بیان می دارد که امروزه فرهنگ تصویری بیش از گذشته به کمک برندها آمده است تا مارا تشویق به این کند که چیزی را بخریم یا ایده ای بگیریم و سلبریتی ها دعوت کنندگان ما به این جهان (که در فصول دیگر آن را جهان مصرف گرا) بیان می کند، هستند. نویسنده سلبریتی ها را بخشی جدایی ناپذیر از سرمایه داری مدرن مصرفی می داند که در نتیجه درهم تنیدگی صنایع رسانه ای و نامور سازی آفریده و تبلیغ می شوند. وی همچنین از یک منظر فلسفی و با نگاه به نقش رسانه و سلبریتی در این جهان، به این جمله فیلسوف فرانسوی ژان بودریار استناد می کند که اعلام می دارد: « در جامعه رسانه زده و مصرفی، ما در درون بازی تصویرها، تماشاگه ها و مانسته ها گیر افتاده ایم، چون این ها ارتباط کمی با واقعیت بیرونی دارند و این روندها تا جایی پیش رفته که خود مفهوم امر سیاسی، اجتماعی یا حتی واقعی هم خالی از معنا شده است». سلبریتی ها  در این مسیر از نمایش و احساسات گرایی بهره می برند چرا که می دانند این کار باعث می شود تا پیام ها بهتر اثر کند و مخاطبان را به پشتیبانی از سلبریتی ها وا می دارد، لذا نویسنده  با استناد به منتقدان این راهبرد، آن را نوعی پورنوگرافی می داند.

 

فمنیست های خودشیفته ایرانی

در فصل دیگر کتاب انتقاد تند نویسنده از فمنیسم ها را شاهد هستیم که با استناد به پژوهش هایی که انجام داده است دریافته است که فمنیست های ایرانی چندان درک درستی از انچه می گویند ندارند و آن ها صرفا برای متمایز شدن به خود  عنوان « فمنیست» را نسبت می دهند. همچنین معتقد است فمنیست های ایرانی دارای رگه هایی از خودشیفتگی  هستند و بخش مهمی از کوشش های آن ها در رسانه ها صرفا به خودشان و زندگی شخصیشان و فخرفروشی درباره کمال خودشان مربوط است. در جای دیگری از کتاب نیز نویسنده رابطه ما با سلبریتی ها را یک رابطه پیرا اجتماعی می داند که در آن به واسطه رسانه ها یک چهره دور و غریبه به یک دیگری مهم بدل می شود. در کنشگری پیرا اجتماعی رابطه صمیمانه ساخته شده ازطریق رسانه های صورت گرفته و توصیف می شود و نه از تجربه مستقیم.

ایرانیان، دوستداران مصرف

کتاب در نهایت جنون مصرف را شالوده دیگری از فرهنگ رسانه می داند. نمایش مصرف که با همه گیر شدن اینستاگرام در ایران تشدید شده است، نه تنها در میان سلبریتی ها که در میان مداحان و سلبریتی روحانیون نیز  با وجود تفاوت هایی که با هم دارند فراگیر شده است و ترویج مصرف گرایی را به دنبال دارد. کتاب معتقد است ایرانی ها هم به اندازه غربی ها و هم بیش تر از آن ها دوستدار مصرف شده اند. همچنین پژوهش های دانشگاهی بسیاری نشان می دهند ایرانی ها به صورت فزاینده ای از کار فرار می کنند. نوجوانان ایرانی علاقه ای و اعتقادی به کار کردن ندارند چراکه سلبریتی ها پیوسته مصرف را بدای آنان تبلیغ می کنند. مصرف نکردن صرفا له معنای بی بهره شدن نیست، بلکه به معنای به خطر افتادن آبروست. کتاب در ادامه به صفحات مجازی با عنوان بچه پولدارهای تهران می پردازد و در وجوه گوناگون آنها را همانند سلبریتی ها می داند. زندگی نمایشی که خوشبختی را حق مسلم یک عده از افراد جامعه دانسته و به دیگر اعضای جامعه نیز این نکته را رسما اعلام می کند. آن ها با کمال افتخار بیان می کنند که استعدادی جز پولداری ندارند و رفته رفته خود را به نوعی سلبریتی می پندارند.

 

سخن پایانی:

کتاب «میدان شهرت در ایران» کتابی ارزشمند و قابل ملاحظه است که به یکی از مهم‌ترین پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی در ایران می‌پردازد. این کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌مندان به جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگ درباره ایران، خواندنی و مفید است. شاه قاسمی در پایان کتاب خود، به پیامدهای شهرت در ایران می‌پردازد. او نشان می‌دهد که شهرت می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. از جمله پیامدهای مثبت شهرت می‌توان به افزایش اعتماد به نفس و فرصت‌های شغلی اشاره کرد. و از پیامدهای منفی شهرت می‌توان افزایش فشارهای روانی و مشکلات اقتصادی حاشیه‌سازی و حتی خشونت را بیان کرد.

نویسنده در این کتاب همچنان در کنار سایر عوامل، به عوامل سیاسی و نقش آنان در شکل گیری و تقویت فرهنگ شهرت توجه داشته است. اگرچه در دوران‌های مختلف، عوامل سیاسی، نقش مهمی در شکل‌گیری شهرت در ایران داشته‌اند. به عنوان مثال، در دوران حکومت پهلوی، شهرت بازیگران و خوانندگانی که از رژیم حمایت می‌کردند، افزایش یافت.

اما در اصل این کتاب رسانه را یکی از مهم‌ترین عواملی می داند که بر شهرت در ایران تأثیر می‌گذارد. اگرچه فرهنگ شهرت تاریخی طولانی دارد ولی گسترش رسانه‌های جمعی مانند تلویزیون، رادیو و اینترنت، باعث شده است که شهرت به شکل جدیدی در ایران ظهور و بروز کند.

اگر بخواهیم درباره نقطه مهم قوت کتاب «میدان شهرت در ایران» صحبت کنیم باید بگوییم که نویسنده در این کتاب به بررسی همه‌جانبه پدیده شهرت در ایران پرداخته است. نویسنده از منابع مختلف و مطالعات کتابخانه‌ای، استفاده کرده است و به تاریخچه شهرت در ایران، عوامل موثر بر شهرت، انواع مختلف شهرت و پیامدهای شهرت می‌پردازد. وی همچنین سال ها درباره فرهنگ شهرت در ایران مطالعه کرده است و با ارایه نمونه های مختلفی هر یک از ابعاد و آثار شهرت در ایران را معرفی و کند و کاو کرده است. این امر باعث می‌شود که کتاب «میدان شهرت در ایران» منبعی ارزشمند برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌مندان به جامعه‌شناسی و فرهنگ ایران باشد.

شاید بتوان گفت با وجود کمبود پژوهشگران خبره و حتی منابع کمی که در این زمینه در ایران وجود دارد، نویسنده اما به میزان لازم حقایقی را به صورت خودمردم نگارانه ذکر کرده است و مسیر پژوهش های آینده را فراهم کرده است. این کتاب کاملا پژوهش محور و در به تعبیر من دل میدان نگارش شده است، لاکن ظاهر کتاب پژوهشی بودن آن را فریاد نمی زند و به نظرم این خود نقطه مثبتی است که وقتی کتاب را ورق می زنی صرفا یک سری تحلیل های موردی ذکر نشده، بلکه همه آنچه نیاز هست خواننده بداند روان و پیوستاری نگارش شده است. علاوه بر این متن کتاب چنان ساده و روان نگارش شده است که می تواند منبع جامعی برای آموزگاران، خانواده ها و حتی همه کسانی که به نوعی درگیر تبعات سو این فرهنگ هستند نیز باشد.

و اما به عنوان یک نکته انتقادی یا پیشنهاد، بنظرم بهتر است دانشگاه و پژوهشگران حوزه رسانه کمی حوصله به خرج داده و با دنیای سلبریتی ها وارد گفتگوی رو در رو شوند. چنان چه در سینما علاوه بر اینکه تحلیل بازنمایی آثار سینماگران صورت می گیرد، با خود ایشان نیز جلسات گفتگو و مناظراتی نیز برگزار می شود. اگرچه من هم معتقدم سلبریتی ها دست پروده نامورسازانشان هستند، لاکن دست کم در همین گفتگو ها بسیاری لایه های پنهان مراودات درون سازمانی آنان آشکار می شود و پژوهشگران به درک جامع تری از سازو کارهای سلبریتی سازی در ایران دست خواهند یافت.

 

لینک کوتاه : https://ertebatatoresaneha.ir/?p=6673

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.